صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 59

موضوع: چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

23378
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    سلام دوستان
    امیدوارم همگی خوب باشید
    با مشورتهایی که با بزرگترها و شما دوستان داشتم واقعا متوجه شدم متاسفانه در حقم من خیلی ظلم شده که این همه مدت من به احترامشون اقدامی نکردم و در عوض خیلی ساده گذاشتن به نقطه تباهی برسم خیلی ناراحتم
    در حدی این موضوع روان منو داغون کرده که به پدرم با هر لفظی که دوست دارم صحبت میکنم و بدتر از اون برخوردم با مادرمه
    تا اعتراضی میکنن میگم خودتون خواستید " ناراحت بودید میزاشتید برم سر زندگیم
    پدر مادرم خشکه مذهب نیستن اما خیلی معتقدن در جایی که قسم میخورم پدرم تا حالا مزه مشروبو نچشیده و با این آگاهی که میدونم باب میلشون نیست برای اعذابشون شروع کردم به علنی مشروب خوردن توی خونه و چپ میرم و راست میرم میگم مکه رفتنتون کشک بوده یا سر نماز باشن میگم حالا این یک پیکو بزنید بعد میخونید . از دیشب سیگار هم به مشروب اضافه شده در جایی که من جلوی پدرم قلیون هم نمیکشیدم
    میدونم و آگاه هستم به این موضوع که بالاخره هرچی هم که باشه شایسته چنین رفتاری نیستن اما باورکنید دست خودم نیست اعمالم شاید به ظاهر نشون بدم که خواسته خودشون بوده به این نقطه برسم که مغازمو دیروز رفتم جمع کردم و تصمیم گرفتم زندگیمو دستی دستی به بدترین شکل ممکن خراب کنم
    متاسفانه اوناهم از اول منطقی نبودن و نیستن و آگاهی برخورد صحیح با این موعظل پیش اومده رو ندارن و این بدتر دامن به برخورد ناصحیح من باهاشون میشه
    بر فرض مثال من دو هفته نرفتم در مغازمو باز کنم و دیروز بخاطر دسته چک رفتم که بردارم سرایدار پاساژ در ایام تعطیل موظفه ورود افراد به پاساژو با پدرم هماهنگ کنه برگشته میگه بابات گفت حالا که اومده بهت کمک کنم مغازرو تخلیه کنی تا شب و فرداهم برید 3دانگی که به ناممه بزنم به نامش و درجا پولمو بده که بعدا نگم سر من کلاه گذاشتی
    اولا که چرا خودش بهم نگفت
    دوما چرا به سرایدار باید یه همچین حرفهایی بزنه که اون بیاد بهم بگه
    بخدا قسم میدونم این ترک عبادتها و مشروب خواریم و برخورد بد باهاشون دودیه که مستقیم دیگه از چشم گذشته و داره وارد مغزم میشه اما هرکاری میکنم نمیتونم باهاشون کنار بیام و ببخشمشون
    دوستان خواهش میکنم کلیشه وار جواب ندید بر فرض مثال ببخش تا بخشیده بشی و این حرفا
    بخدا از جونمم سیر شدم . این گفتنش قشنگ نیست اما دیگه تو دلم با خدای خودم هم بد صحبت میکنم و همش میگم مگه تو کتابت نگفتی بزرگی و برتر "اگر درسته ال کن بل کن
    پس خواهشا حتی اگر یک نفر یک جواب قانع کننده و منطقی بهم بده بهتر از دهتا حرف کلیشه واره
    از همگی ممنون و سپاسگذارم که وقت گذاشتید این مطلبو خوندید و بیشتر از از کسایی متشکرم که کمک میکنن با نظراتشون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    دقت کنید که عصبانیت شما قابل درک می باشد اما اینکه شما برای نشان دادن عصبانیت خود از لطمه زدن به خود استفاده می کنید موضوعی می باشد که از اهمیت زیادی برخوردار است و به نظر می رسد که شما از یک سری رفتارهای هیجانی بدون تفکر استفاده می کنید که می تواند آسیب زا باشد.
    1. دلیل عصبانیت شما از والدینتان از چه موضوعی می باشد؟
    2. چند سال دارید؟
    3. واکنش والدینتان به رفتارهای شما چیست؟
    4. می خواهید با اینر فتارها چه چیزی را به ا/نها ثابت کنید و توقع دارید چه عکس العملی نشان بدهند؟
    5. والدین شما چند سال دارند؟
    6. روابط شما با دوستان و همکارانتان چگونه می باشد؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    متشکرم که به فکر سلامتی بنده هستید اما متاسفانه باید بگم از زندگی سیر شدم تا این حد که اگر گناه نبود خودکشی میکردم پس میشه گفت دیگه برام مهم رفتار و اعمالم چه پیامدی برام داره
    جواب 1 : بدون دلیل و منطق پا گذاشتن روی دلم و مخالفت کردن با 12 سال رابطه من و دوست دخترم و کار به جایی رسید که خانوادش به زور شوهرش دادن رفت و الان 5 روز شد ازدواج کرده
    جواب 2 : 32 سال
    جواب 3 : مثلا بی'اعتنایی میکنن و باهام حرف نمیزنن اما قشنگ به چشم میبینم که از مخالفتهای بیجاشون بخاطر ازدواجم پشیمان شدن ولی برای من دیگه هیچ فایده ای نداره و مثل آبی که ریخته شد دیگه جمع نمیشه
    جواب 4 : پدر 75 .. مادر 65
    جواب 5 : اقرار نباشه 13 سال کاسب بازار تهران بودم و همه راضی هستند از بنده . 5 سالی هم میشه خودم مشتقل شدم و مغازه خردیم با کمک پدرم و خداروشکر راضی بودم چون تمام دوستان بندرو همکارها تشکیل میدن رابطمون خوبه . مسافرت خارجی داخلی و استخر روزانه همه کارهایی تفریحی ما 4 تا دوست با هم مچ شده و مشکلی نداریم
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    معذرت میخوام سوال 4 از قلم افتاد که خیلی برام مهمه
    من که باختم و دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم " درسته که میگن ادمی به امید زندست و زندگی میکنه اما من دیگه نه امیدی دارم و نه دیگه دوست دارم امیدی داشته باشم
    صدبار گفتم اگر دلیلی برای مخالفت دارن بیان کنن اما هیچ
    صدبار گفتم اگر نشه دیگه زن که نمیگیرم هیچ زندگیمم با دستای خودم تباه میکنم گفتن هرکاری دوست داری انجام بده
    این شرایطو بهشون تاکید کرده بودم اتفاق میوفته اما باور نمیکردند چون در گذشته حتی نشده بود بیام خونه و دهنم بوی مشروب بده یا با تمام مخالفتهاشون از گل کمتر نگفتم بهشون
    حالا خراب کردن تموم شد رفت پس من اون روی سکه'رو به نمایش میذارم که بدونن با زندگیم چه کردن
    نه من دختر مردم هم بدبخت کردن که با یه مرد 35 ساله که قیلا زنشو طلاق داده ازدواج کنه با 14 سکه مهریه و بدتر از همه اینکه بدون عروسی و جشنی دخترو عقد کنن و ببرن مشهد و بعدش بره خونه بخت
    نمیدونم چه گناهی کرده بودیم که خدا مارو ندید
    در کل دوست عزیز دلم خونه بخدا نمیدونم از کجاش بگم
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    شاید این حرفهارو زدم ذهنیت اشتباهی نسبت به دوست دخترم پیدا کنید اما اینم بگم که به خدای بالا سر قسم میخورم توی این 12 سال که باهم دوست بودیم حریم همدیگرو رعایت کرده بودیم و خیلی از مسایل رو دوست داشتیم خونه خودمون تجربه کنیم
    چون خیلیا فکر میکردن ما از هم جدا نمیشیم شاید بخاطر عملی بوده یا مرتکب اشتباهی شدیم که نمیتونیم جدا بشم تا مادر خود دختره و خواهر بنده بردنش پیش دکتر زنان و باکره بودنشو کاملا تایید کرده بود . حتی نامش هنوزم خونه خواهرمه
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    با سلام مجدد خدمت شما
    دوست عزیز دقت کنید که احساسات شما بعد از این زمان رابطه قابل درک می باشد اما بهتر است دقت کنید که اگر بخواهید به این روند ادامه بدهید ممکن است فرص زندگی و جبران کردن بعضی مسائل از شما گرفته شود .
    دقت کنید که این خانم و خانوادیشان می توانستند به شما دختر ندهند و اما ایشان را به فردی با این شرایط نیز اگر مورد تاییدشان نبود ندهند اما تصمیم گیری در این مورد به عهده خودشان می باشد و یان خانم نیز بخاطر شرایط سنی می توانستند در این مورد مخالفت کنند و...در هر صورت ایشان متاهل می باشند و به فرد دیگری تعهد دارند و بهتر است از ارتباط با ایشان به هر نحوی خوداری کنید چون می تواند به زندگی مشترک آنها آسیب وارد کند .
    اما در مورد خودتان نیز بهتر است کمی به خودتان فرصت بدهید تا بتوانید شرایط را مورد پذیرش قرار بدهید در شرایط فعلی در مرحله سختی قرار دارید اما با توجه به بینشی که نسبت به کارهایی که انجام می دهید دارید و می دانید که این موارد کمکی به شما و مسیر زندگیتان نمی کند بهتر است سعی کنید ناراحتی خود را از پدر و مادرتان به انها انتقال بدهید اما از اینکه به خودتان آسیب وارد کنید خوداری کنید چون از نظر شرعی نیز شما در قبال بدنتان مسئولیت دارید و از نظر روحی نیز این رفتارها کمکی به بهبود شرایط نمی کند و حتی اجازه فکر کردن منظقی را نیز از شما می گیرد.
    بهتر است با توجه به شرایط روحیتان یک دوره مشاوره حمایتی را دریافت کنید تا بتوانید بهتر تصمیم گیری کنید .

    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22685741

  7. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41272
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    14
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    خیلی ممنون از راهنماییتون امیدوارم همیشه در زندگی شاهد لحظات خوش باشید فقط
    به جان خودم خیی سخته " هرشب تا صبح کارم شده پشت پنجره اتاق خواب خونه پدریش سحر کردن
    با اینکه خونه جدید خودشم بلدم بخدا قسم شهرک ژاندارمریه و خطی که دستشه دایم همراه اوله باهم شمارهامون مچ بود یعنی اگر بخوام پیداش کنم 1 دققیقه هم زمان نمیبره اما بمرگ خودم از روزی که رفت من دیگه فقط شبا از خونه میرم بیرون و مغازمو جمع کردم و خط موبایلمو خاموش کردم و به پسر داییش گفتم بهش خبر بده که من برای همیشه از ایران رفتم و این احتمال هم زیاده که برم
    دوست ندارم زندگیش خراب بشه حالا که رفته فکر کردن به زن مردم هم کراهت داره اما خیلی سخته
    ما حکیمیه زندگی میکنیم به جرات میتونم بگم 90 درصد خیابونها رستورانها کافه ها و... همشون یادآور روزهای باهم بودنمونه و خیلی سخته انقدری هرلحظه از خدا میخوام دیگه این سرنوشتو برای هیچکس رقم نزنه
    در کل ممنون و سپاسگذارم بابت وقت گرانبهایی که برای من صرف شد خالصانه ازتون تشکر میکنم
    امضای ایشان
    با خیال تو به سر بردن اگر هست گناه
    با خبر باش که من غرق گناهم هرشب

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط امجد بزرگ نمایش پست ها
    سلام دوستان
    امیدوارم همگی خوب باشید
    با مشورتهایی که با بزرگترها و شما دوستان داشتم واقعا متوجه شدم متاسفانه در حقم من خیلی ظلم شده که این همه مدت من به احترامشون اقدامی نکردم و در عوض خیلی ساده گذاشتن به نقطه تباهی برسم خیلی ناراحتم
    در حدی این موضوع روان منو داغون کرده که به پدرم با هر لفظی که دوست دارم صحبت میکنم و بدتر از اون برخوردم با مادرمه
    تا اعتراضی میکنن میگم خودتون خواستید " ناراحت بودید میزاشتید برم سر زندگیم
    پدر مادرم خشکه مذهب نیستن اما خیلی معتقدن در جایی که قسم میخورم پدرم تا حالا مزه مشروبو نچشیده و با این آگاهی که میدونم باب میلشون نیست برای اعذابشون شروع کردم به علنی مشروب خوردن توی خونه و چپ میرم و راست میرم میگم مکه رفتنتون کشک بوده یا سر نماز باشن میگم حالا این یک پیکو بزنید بعد میخونید . از دیشب سیگار هم به مشروب اضافه شده در جایی که من جلوی پدرم قلیون هم نمیکشیدم
    میدونم و آگاه هستم به این موضوع که بالاخره هرچی هم که باشه شایسته چنین رفتاری نیستن اما باورکنید دست خودم نیست اعمالم شاید به ظاهر نشون بدم که خواسته خودشون بوده به این نقطه برسم که مغازمو دیروز رفتم جمع کردم و تصمیم گرفتم زندگیمو دستی دستی به بدترین شکل ممکن خراب کنم
    متاسفانه اوناهم از اول منطقی نبودن و نیستن و آگاهی برخورد صحیح با این موعظل پیش اومده رو ندارن و این بدتر دامن به برخورد ناصحیح من باهاشون میشه
    بر فرض مثال من دو هفته نرفتم در مغازمو باز کنم و دیروز بخاطر دسته چک رفتم که بردارم سرایدار پاساژ در ایام تعطیل موظفه ورود افراد به پاساژو با پدرم هماهنگ کنه برگشته میگه بابات گفت حالا که اومده بهت کمک کنم مغازرو تخلیه کنی تا شب و فرداهم برید 3دانگی که به ناممه بزنم به نامش و درجا پولمو بده که بعدا نگم سر من کلاه گذاشتی
    اولا که چرا خودش بهم نگفت
    دوما چرا به سرایدار باید یه همچین حرفهایی بزنه که اون بیاد بهم بگه
    بخدا قسم میدونم این ترک عبادتها و مشروب خواریم و برخورد بد باهاشون دودیه که مستقیم دیگه از چشم گذشته و داره وارد مغزم میشه اما هرکاری میکنم نمیتونم باهاشون کنار بیام و ببخشمشون
    دوستان خواهش میکنم کلیشه وار جواب ندید بر فرض مثال ببخش تا بخشیده بشی و این حرفا
    بخدا از جونمم سیر شدم . این گفتنش قشنگ نیست اما دیگه تو دلم با خدای خودم هم بد صحبت میکنم و همش میگم مگه تو کتابت نگفتی بزرگی و برتر "اگر درسته ال کن بل کن
    پس خواهشا حتی اگر یک نفر یک جواب قانع کننده و منطقی بهم بده بهتر از دهتا حرف کلیشه واره
    از همگی ممنون و سپاسگذارم که وقت گذاشتید این مطلبو خوندید و بیشتر از از کسایی متشکرم که کمک میکنن با نظراتشون
    سلام
    من برخلاف خیلی از دوستان مشاورکو ،با سخنان کلیشه وار مخالفم و فارغ از شعارها و باورهای سنتی جااندازی شده در ذهن اکثر مردم ایران ،من سعی میکنم به عمق موضوع برم و از زاویه نگاه طرف مقابل(مثلا شخص شما) به موضوع نگاه کنم که بتونم حرفهای موثری بزنم و دردی از طرف مقابل دوا بشه

    ببینین الگوی غلط جاافتاده ای هس که میگه بخشش به جای انتقام!
    این جمله علاوه براینکه یه شعار توخالیه و با طبیعت انسان سازگار نیس بلکه یکی از مخربترین طرزتفکرهاست که به جرات میشه گفت خیلی از جنایات و ظلمهای فجیعی که در جامعه اتفاق میفتن از همین شعار(بخشش جای انتقام) ریشه گرفتن

    ما به عکس این جمله باور داریم و میگیم انتقام به جای بخشش

    اما یه چیز مهم رو توجه کنین
    مبادا که به جای انتقام گرفتن از مقصرین و مسببین(یعنی پدرمادرتون) اشتباها از خودتون انتقام بگیرین!

    مصرف مشروب اگه دایمی و پی در پی باشه بشدت باعث اسیب به ارگانهای حیاتی و مخصوصا سیستم عصبی مرکزی میشه
    مصرفش اگه به اندازه باشه موردی نداره و اتفاقا برا سلامتی مفید هم هست(ما هم به اندازه میخوریم و همیشه اکی هستیم)
    اما مصرف افراط گرانه مشروب(خصوصا همراه با سیگار) درنهایت باعث وارد اومدن اسیبهای جبران ناپذیر به شخص شما میشه و این یعنی دارین از خودتون‌ انتقام میگیرین!

    من‌ راه مناسبی واسه انتقام گرفتن از پدرمادرتون به شما پیشنهاد میدم
    اگه نقدینگی کافی واسه رهن یه اپارتمان کوچیک دارین بی اونکه به پدرمادرتون چیزی بگین خونه موردنظر رو پیدا کنین
    برین بنگاه و اجاره نامه رو تنظیم کنین

    و روزی که میخواین وسایل شخصی اتاق خودتونو اثاث کشی کنین قبل از رفتن خطاب به پدرمادرتون بگین:

    مداخله نابجای شما در رابطه منو اون خانم به قیمت سنگینی واسم تموم شد و دیگه مایل به دیدن شماها نیستم
    ادرسمو بهتون نخواهم داد و تماسی با شماها نخواهم گرفت
    شماها بمونین و وجدانتون که خواب خوش از شماها بگیره
    شماها باعث بدحالی من هستین و دیدن چهره هاتون حالمو بدتر میکنه
    خداحافظ برا همیشه

    اینکار چندتا حسن داره:

    ۱- انتقام از اونا گرفته میشه

    ۲- شما یه اقای ۳۲ ساله از خیلی وقت پیش بایستی که مستقل میشدین و زندگی مستقل شما رو پویاتر و بالنده تر میکنه

    ۳- واسه تامین اجاره خونه(چون گمونم شما مسلمونا رهن کامل رو حرام بدونین) ناگزیر هستین کار کنین و دست به جیب باشین
    همین سرکار رفتن باعث میشه افکار زجراور و ازاردهنده کمتر به سمت شما هجوم بیارن و کلا واسه اقایون خصوصا رده سنی شما ،بیکار بودن وجهه جالبی نداره
    پس همین تامین ماهانه اجاره خونه ،فرس خوبیه واسه اینکه شما همیشه شاغل باشین

    نظرتون چیه؟
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  10. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    اینو هم قبول کنید که شما خودتون هم مقصر هستید
    وقتی خانوادتون همون اول مخالفت کردن یا نباید ادامه میدادید یا خانوادتون رو راضی میکردید!
    اینکه بشینید و بگید دیگران باعث شدن نشون.دهنده‌ی این هست که یا شما اراده کافی برای زندگیتون ندارید یا بدون خانوادتون نمیتونید تصمیمی بگیرید
    در هر دوصورت این ضعف شما رو میرسونه!
    اون خانم هم بهرحال بیش از حد انتظار کشیدن! خودمو بذارم جای اون خانم نهایتش بتونم دوسال منتظر کسی بشم! بعد از اون میفهمم که اون شخص توانایی ساختن زندگی رو برای من نداره!
    پس اول از همه انگشت اتهام رو به سمت خودتون بگیرید!
    ویرایش توسط رزمریم : 07-29-2019 در ساعت 03:35 PM

  12. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2018
    شماره عضویت
    39256
    نوشته ها
    274
    تشکـر
    88
    تشکر شده 98 بار در 77 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    تو دیگه خیلی خوشی زیر دلت زده
    امضای ایشان
    [/SIZE]اینجا سرزمین نامردمی هاست،به سلام گرم هیچکس اعتماد نکن
    آدم های این حوالی روی حرف ها و انتخاب هایشان نمیمانند
    همان ها که شروع کردند ،همان ها که تو را خاستند، یک روز در کمال ناباوری و انکار، تو و دل بستگی ات را پس میزنند
    دل نبند!
    اینجا پایان هیچ شاهنامه ای خوش نیست

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    دوست عزیز طراح 2019 این جمله که خوشی زده زیر دلت جواب اون دوستمون نبود
    درضمن با امضایی که دارید کاملا مشخصه که کی حالش خیلی خوبه
    دوستان ما نیومدیم اینجا که همدیگرو تحقیر کنیم
    اصلا گیریم که ایشون خوشی زده زیر دلشون اولا چه ربطی به جواب ایشون داشت ؟
    دوما به شما چه ربطی داشت ؟
    نمکدوم هر جرفی یک جا و مکان و تختی و .... داره با نمک خان

  15. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    دوست عزیز طراح 2019 این جمله که خوشی زده زیر دلت جواب اون دوستمون نبود
    درضمن با امضایی که دارید کاملا مشخصه که کی حالش خیلی خوبه
    دوستان ما نیومدیم اینجا که همدیگرو تحقیر کنیم
    اصلا گیریم که ایشون خوشی زده زیر دلشون اولا چه ربطی به جواب ایشون داشت ؟
    دوما به شما چه ربطی داشت ؟
    نمکدوم هر جرفی یک جا و مکان و تختی و .... داره با نمک خان
    تذکرتون درسته اقا شروین
    اما کاربر موردنظرتون یه فرد کم سن و ساله که تو این انجمن باارسالهای بی محتوا و بی خاصیتش شناخته شده س
    طفلک حال درست درمونی هم نداره از هیچ لحاظ
    بعضیا رو کلا نباس جدی گرفت
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  17. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    سلام.
    میتونم تا حدود زیادی شما رو درک کنم.
    پدر و مادر من هم، به خصوص پدرم سالها پیش با یه ندونم کاری باعث شدن ضربه سنگین و سختی به من وارد بشه.
    منم تا مدتها نمیتونستم با این موضوع کنار بیام و به خصوص با پدرم برخورد درستی نداشتم.

    اما با گذشت زمان وقتی کمی آرومتر شدم، دیدم نمیتونم تا ابد باهاشون اینطور باشم،حداقل به خاطر خودم!
    من دوسشون داشتم و اگه به هر دلیلی از دستشون میدادم از عذاب وجدان رفتارایی که باهشون داشتم دق میکردم.

    واقعا هیچ پدر و مادری راضی به ناراحتی فرزندش نیست، موضوع اینجاس که اونام مث بقیه آدما اشتباه میکنن، خطا دارن،ناآگاهی دارن .
    اگرنه هیچ پدر و مادری نیست که عمدا چیز بدی که میدونه باعث رنج و عذاب بچه ش میشه واسش بخواد.

    من با این افکار خودمو آروم کردم و سعی کردم کنار بیام.

    الان هنوزم تاثیر اون اتفاق تلخ باهام مونده و گاهی که بهش فک میکنم درست نمیدونم بخشیدمشون یا نه...
    اما میدونم خیلی دوسشون دارم،واسشون هر کاری میکنم و حاضر نیستم لحظه ای ناراحتیشونو ببینم...
    ویرایش توسط رامونا : 07-30-2019 در ساعت 05:20 PM

  19. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام.
    میتونم تا حدود زیادی شما رو درک کنم.
    پدر و مادر من هم، به خصوص پدرم سالها پیش با یه ندونم کاری باعث شدن ضربه سنگین و سختی به من وارد بشه.
    منم تا مدتها نمیتونستم با این موضوع کنار بیام و به خصوص با پدرم برخورد درستی نداشتم.

    اما با گذشت زمان وقتی کمی آرومتر شدم، دیدم نمیتونم تا ابد باهاشون اینطور باشم،حداقل به خاطر خودم!
    من دوسشون داشتم و اگه به هر دلیلی از دستشون میدادم از عذاب وجدان رفتارایی که باهشون داشتم دق میکردم.

    واقعا هیچ پدر و مادری راضی به ناراحتی فرزندش نیست، موضوع اینجاس که اونام مث بقیه آدما اشتباه میکنن، خطا دارن،ناآگاهی دارن .
    اگرنه هیچ پدر و مادری نیست که عمدا چیز بدی که میدونه باعث رنج و عذاب بچه ش میشه واسش بخواد.

    من با این افکار خودمو آروم کردم و سعی کردم کنار بیام.

    الان هنوزم تاثیر اون اتفاق تلخ باهام مونده و گاهی که بهش فک میکنم درست نمیدونم بخشیدمشون یا نه...
    اما میدونم خیلی دوسشون دارم،واسشون هر کاری میکنم و حاضر نیستم لحظه ای ناراحتیشونو ببینم...
    فرمایشتون ازین نظر متینه که پدرمادر جایگاه ویژه ای در زندگی ادمها دارن
    پیش فرض ما همیشه احترام گذاشتن به اوناست
    اما وقتی پدرمادر بهردلیل ضربه ای به فرزندشون بزنن فرزند هم یه انسانه و مث هرانسانی حق داره بخواد ازشون انتقام بگیره

    پدرمادر خیرخواه فرزندانشون‌ هستن؟!
    یعنی چی؟!
    اصلا باید دید که(خیر) چطوری معنی میشه
    باید دید خوب و بد چطور تعریف میشن و اون(خیر) که پدرمادر واسه فرزندشون میخوان ایا از دید فرزندشونم(خیر) هستش یا نه؟

    درخصوص بخشش هم بطور کلی تلاش واسه بخشش و گذشتن از سر بدیها و ظلمهایی که در حق انسان‌ روا داشته شده نه تنها که تلاش سودمندی نیست بلکه اولا تحمیل فشار هستش به شخص که بتونه بااون ظلم و اسیبی که دیده کنار بیاد و طرف رو ببخشه

    دوما این فعل(بخشیدن بدیها و ظلمها) اسیب سنگینی به جامعه وارد میکنه و هرچی فرهنگ بخشش و گذشت بیشتر گسترش پیدا کنه باعث میشه خیلیها با خیال راحت به دیگران ظلم روا دارن و به اونا صدمه و خسارت بزنن بااین فکر که درنهایت اون شخص(صدمه خورده) میبخشه و گذشت میکنه!

    انسانهایی که اهل بخشش و گذشت باشن معمولا مولد ظلم و صدمه و اسیب هستن ضمن اینکه دارن در حق خودشونم ستم میکنن
    جالبه که این وسط بجز شخص ظالم ،هیچکس دیگه ای منفعت نمیبره

    بقول کتاب مقدس ما:
    اگه انسانها مجبور به پذیرش نتیجه اعمالشون بودن قبل از انجام هرکاری یه مقدار بیشتر فکر میکردن(نقل به مضمون)

    پوزش میخوام رامونا جان
    اما من عادت دارم فارغ از کلیشه ها و فارغ از چارچوبهای سنتی مذهبی اون چیزیو بیان کنم که به طبیعت انسان نزدیکتره و چیزی که به طبیعت انسان نزدیک باشه همواره خوشایند و مطلوبه

    ضمنا برخلاف بعضی اعضا انجمن(جسارت به شما نباشه) که تلاش میکنن عقایدشونو پنهان کنن و وانمود کنن که مثلا از دید اجتماعی نظر میدن من با صراحت عنوان میکنم اونچه که خدمت شما و استارتر محترم عرض کردم از منظر مکتب شیطان‌ پرستی بود
    حالا باید دید خود استارتر به کدوم نظر بیشتر تمایل داره
    حرفای من یا کلیشه های بخشندگی!
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  21. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    سلام دوستان شب بر همگان خوش
    بنده شروین دوست دوران دانشگاه مجید (امجد بزرگ) هستم که بعد از فارغ التحصیلی دیگه اطلاعی از هم نداشتیم تا یک هفته پیش دقیقا توی اتوبان رسالت غرب به شرق اتفاقی در ترافیک همدیگرو دیدیم انقدر خوشحال بودیم که از خواهرم خواهش کرد تا یک مسیری ماشینشو بیاره و خودش با من بیاد و نوزاد خواهر منو بغل کرد و عقب نشست
    اون مجید همیشگی نبود " با منو من کردن و حال بد تعریف کرد و باورم نمیشد که هنوز با همون دوست دخترش بوده و هنوز هم بهم نرسیدن
    نمیخوام چون دوستمه طرفداری کنم اما دوست داشتن این شکلی توی این زمونه ندیده بودم تا حالا
    خلاصه کنم . خودش دیگه نه توی این سایت و نه هیچ جایی که کسی اونو بشناسه نمیخواد به چشم بیاد یا دیده بشه . در این حد در جریان کارهاش تا غروب بودم که میدونم امروز مغازشو فروخت و ظهر ماشینشو فروخت و همرو تبدیل کرد به یکی از ارزهای رایج و میدونم از ایران میربه گفته خودش منم ناجی روزهای سختش بودم تا شنبه از شنبه شب تا آخر عمر مجید میره برای همیشه که تنهای تنهای تنها یک زندگی جدید شروع کنه
    با شناختی که من از ایشون دارمو البته با اجازه خودش میخوام جواب بعضی از دوستان رو بدم
    اون خانم محترمی که عرض کرده بودن که مجید یا مستقل نبوده یا وابسته بوده خانوادش باید بگم که اگر منظورتون از استقلال ایشون مالیه که باید عرض کنم اشتباه میکنید چون امروز فقط ماشینشو جلوی چشم خودم فروخت 220 میلیون و فکر کنم برای تشکیل خانواده دادن زیاد هم باشه و اصلا به خانواده وابسته نبوده که داره برای همیشه ترکشون میکنه
    و رامونا خانم هم حرف قشنگی زدن که پدر مادر اگر کفر نباشه حرف بنده اینجوری تعبیر میکنم که خدای روی زمین ما انسانها هستن و مجید به همه ثابت کرد بدون اجازه اونها حاضره زندگیش به فنا بره اما بدون اجازه اقدامی نکنه و چون نمیتونه خودشو کنترل کنه و برای تنبیه کردن خانوادش چنین کاری کرده و به گفته خودش حداقل 7 سال دیگه برگرده
    در رابطه با حرفهای کاربر دلواپس هم که فکر میکنم خانم باشن عارض هستم که دقیقا مجید هم مثل شما فکر میکنه و میگه اگر 12 سال منو بازی دادن و اذیت شدم حداقل نصف اون 12 سالو میذارم با اعذاب وژدان زندگی کنن و درس عبرتی باشه برای اطرافیان
    ممنونم که به عرایض بنده احترام گذاشتید و خوندید
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    سلام دوستان شب بر همگان خوش
    بنده شروین دوست دوران دانشگاه مجید (امجد بزرگ) هستم که بعد از فارغ التحصیلی دیگه اطلاعی از هم نداشتیم تا یک هفته پیش دقیقا توی اتوبان رسالت غرب به شرق اتفاقی در ترافیک همدیگرو دیدیم انقدر خوشحال بودیم که از خواهرم خواهش کرد تا یک مسیری ماشینشو بیاره و خودش با من بیاد و نوزاد خواهر منو بغل کرد و عقب نشست
    اون مجید همیشگی نبود " با منو من کردن و حال بد تعریف کرد و باورم نمیشد که هنوز با همون دوست دخترش بوده و هنوز هم بهم نرسیدن
    نمیخوام چون دوستمه طرفداری کنم اما دوست داشتن این شکلی توی این زمونه ندیده بودم تا حالا
    خلاصه کنم . خودش دیگه نه توی این سایت و نه هیچ جایی که کسی اونو بشناسه نمیخواد به چشم بیاد یا دیده بشه . در این حد در جریان کارهاش تا غروب بودم که میدونم امروز مغازشو فروخت و ظهر ماشینشو فروخت و همرو تبدیل کرد به یکی از ارزهای رایج و میدونم از ایران میربه گفته خودش منم ناجی روزهای سختش بودم تا شنبه از شنبه شب تا آخر عمر مجید میره برای همیشه که تنهای تنهای تنها یک زندگی جدید شروع کنه
    با شناختی که من از ایشون دارمو البته با اجازه خودش میخوام جواب بعضی از دوستان رو بدم
    اون خانم محترمی که عرض کرده بودن که مجید یا مستقل نبوده یا وابسته بوده خانوادش باید بگم که اگر منظورتون از استقلال ایشون مالیه که باید عرض کنم اشتباه میکنید چون امروز فقط ماشینشو جلوی چشم خودم فروخت 220 میلیون و فکر کنم برای تشکیل خانواده دادن زیاد هم باشه و اصلا به خانواده وابسته نبوده که داره برای همیشه ترکشون میکنه
    و رامونا خانم هم حرف قشنگی زدن که پدر مادر اگر کفر نباشه حرف بنده اینجوری تعبیر میکنم که خدای روی زمین ما انسانها هستن و مجید به همه ثابت کرد بدون اجازه اونها حاضره زندگیش به فنا بره اما بدون اجازه اقدامی نکنه و چون نمیتونه خودشو کنترل کنه و برای تنبیه کردن خانوادش چنین کاری کرده و به گفته خودش حداقل 7 سال دیگه برگرده
    در رابطه با حرفهای کاربر دلواپس هم که فکر میکنم خانم باشن عارض هستم که دقیقا مجید هم مثل شما فکر میکنه و میگه اگر 12 سال منو بازی دادن و اذیت شدم حداقل نصف اون 12 سالو میذارم با اعذاب وژدان زندگی کنن و درس عبرتی باشه برای اطرافیان
    ممنونم که به عرایض بنده احترام گذاشتید و خوندید
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    یه داستانی میگم نمیدونم تا چه حدی میتونه تاثیر بگذاره ولی چیزی بود که تو زندگی ما اتفاق افتاد .
    خاله من توی دانشگاه عاشق یه پسری میشه که به شدت همو دوست داشتن اما متاسفانه پسره یه مشکلاتی داشت که داییام و مادربزرگم مخالف ازدواج با این پسره بودن . به حدی این دو عاشق هم بودن که خالم ، متوجه یکسری اختلافای که بینشون بود رو نمیشد. ، , و در نهایت با وحود مخالفت های بسیار باهم ازدواج کردن . این عشق به حدی چشمان خالمو کور کرده بود که حتی به جایی رسید خالم مرتکب یک بی احترامی بزرگی شد و سیبی رو به طرف مادر بزرگم پرت کرد که دله مادربزرگمو شکست . یک هفته بعد از این ماجر، همین پسری که خالم به خاطرش حتی از مادربزرگم گذشت باعث مرگ خالم میشه . توی جاده به خاطر سرعت زیاد ، ماشینشون پرت میشه داخل دره و خالم فوت میکنه اونم در سن 25 سالگی. اما همسرش زنده میمونه . بعد ازین ماجرا ، همسرش برای فراموش کردن خالم با یه خانم دیگه ازدواج میکنه و دیگه برنمیگرده. اما مادربزرگ من تا لحظه ی اخر عمرش همش در حال دعا و گریه برای خالم بود. و حتی توی وصیت نامش نوشته بود که منو روی همون قبر خالم دفن کنید که تا ابد پیش دخترم باشم. باور کنید اشکم در اومد از بس اون صحنه فوت مادربزرگم ناراحت کننده بود که چه عشقی بین مادربزرگم و خالم وجود داشت . چقدر یک مادر عشق خالصی نسبت به فرزندش داره و اینو فرزندش متوجه نمیشه که هیچ عشقی واقعی به اندازه عشق مادر به فرزند نمیرسه . مادری که از همه چیزو خواسته های خودش میگذره تا فرزندش همیشه در رفاه و ارامش باشه تحمل اینو نداره که شاهده این باشه که فرزندش اشتباهی مرتبک میشه و دوست داره همیشه فرزندشو در پناه امن خودش حفظ کنه. حالا اگر منم در شرایطی بودم که با دلیل و استدلال و منطق نتونسم رضایت مادرمو جلب کنم به خاطر این عشق مقدس حتی حاظرم پا رو تمام خواسته هام بزارم و به نظرم ارزششو داره. شاید بعدها متوجه بشی ولی امیدوارم اونموقع دیگه دیر نشده باشه که جای جبران وجود نداشته باشه.
    ویرایش توسط eli2 : 07-31-2019 در ساعت 02:15 PM

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    یه داستانی میگم نمیدونم تا چه حدی میتونه تاثیر بگذاره ولی چیزی بود که تو زندگی ما اتفاق افتاد .
    خاله من توی دانشگاه عاشق یه پسری میشه که به شدت همو دوست داشتن اما متاسفانه پسره یه مشکلاتی داشت که داییام و مادربزرگم مخالف ازدواج با این پسره بودن . به حدی این دو عاشق هم بودن که خالم ، متوجه یکسری اختلافای که بینشون بود رو نمیشد. ، , و در نهایت با وحود مخالفت های بسیار باهم ازدواج کردن . این عشق به حدی چشمان خالمو کور کرده بود که حتی به جایی رسید خالم مرتکب یک بی احترامی بزرگی شد و سیبی رو به طرف مادر بزرگم پرت کرد که دله مادربزرگمو شکست . یک هفته بعد از این ماجر، همین پسری که خالم به خاطرش حتی از مادربزرگم گذشت باعث مرگ خالم میشه . توی جاده به خاطر سرعت زیاد ، ماشینشون پرت میشه داخل دره و خالم فوت میکنه اونم در سن 25 سالگی. اما همسرش زنده میمونه . بعد ازین ماجرا ، همسرش برای فراموش کردن خالم با یه خانم دیگه ازدواج میکنه و دیگه برنمیگرده. اما مادربزرگ من تا لحظه ی اخر عمرش همش در حال دعا و گریه برای خالم بود. و حتی توی وصیت نامش نوشته بود که منو روی همون قبر خالم دفن کنید که تا ابد پیش دخترم باشم. باور کنید اشکم در اومد از بس اون صحنه فوت مادربزرگم ناراحت کننده بود که چه عشقی بین مادربزرگم و خالم وجود داشت . چقدر یک مادر عشق خالصی نسبت به فرزندش داره و اینو فرزندش متوجه نمیشه که هیچ عشقی واقعی به اندازه عشق مادر به فرزند نمیرسه . مادری که از همه چیزو خواسته های خودش میگذره تا فرزندش همیشه در رفاه و ارامش باشه تحمل اینو نداره که شاهده این باشه که فرزندش اشتباهی مرتبک میشه و دوست داره همیشه فرزندشو در پناه امن خودش حفظ کنه. حالا اگر منم در شرایطی بودم که با دلیل و استدلال و منطق نتونسم رضایت مادرمو جلب کنم به خاطر این عشق مقدس حتی حاظرم پا رو تمام خواسته هام بزارم و به نظرم ارزششو داره. شاید بعدها متوجه بشی ولی امیدوارم اونموقع دیگه دیر نشده باشه که جای جبران وجود نداشته باشه.
    عزیزم ببخشینا
    اما این داستانها و بعدشم نتیجه گیریهای شعاری و بی منطق دیگه خیلی خیلی کلیشه و کهنه و تکراری شدن
    یاد پاورقیهای ۲۰ سال پیش مجلات خانوادگی میفتم که البته اونا باز یکمی جذابتر و سر و ته دارتر از قصه شما بودن

    اصلا غصه خوردن یه مادر بعد از مرگ فرزندش چه تاثیر یا نفعی به حال اون داره؟
    وقتی فرزندش زنده بود نباس بش سخت میگرفت و باید به انتخاب و خواست فرزندش احترام میزاشت که نزاشت
    دیگه باقیش چه فایده..؟
    حوادث و سوانح واسه همه ممکنه پیش بیان

    زن گرفتن مجدد اون اقا هم خب طبق توصیه دین شما مرد اگه تنها بخوابه کراهت داره
    اونم لابد خواسته به گناه نیفته

    میگم که تیغ این شعارها امروزه دیگه خیلی کند شده و کارایی نداره عزیزم
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  26. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    عزیزم ببخشینا
    اما این داستانها و بعدشم نتیجه گیریهای شعاری و بی منطق دیگه خیلی خیلی کلیشه و کهنه و تکراری شدن
    یاد پاورقیهای ۲۰ سال پیش مجلات خانوادگی میفتم که البته اونا باز یکمی جذابتر و سر و ته دارتر از قصه شما بودن

    اصلا غصه خوردن یه مادر بعد از مرگ فرزندش چه تاثیر یا نفعی به حال اون داره؟
    وقتی فرزندش زنده بود نباس بش سخت میگرفت و باید به انتخاب و خواست فرزندش احترام میزاشت که نزاشت
    دیگه باقیش چه فایده..؟
    حوادث و سوانح واسه همه ممکنه پیش بیان

    زن گرفتن مجدد اون اقا هم خب طبق توصیه دین شما مرد اگه تنها بخوابه کراهت داره
    اونم لابد خواسته به گناه نیفته

    میگم که تیغ این شعارها امروزه دیگه خیلی کند شده و کارایی نداره عزیزم
    مگه مخاطب حرف من شما بودی ؟؟؟؟ بیخود کردی حرف منو نقل قول میکنی
    توکی هسی درمورد حرفای من و خانواده من نظر میدی .دوزار ارزش نداری که بخام جوابتو بدم
    کسی که برای پدرو مادر هیچ ارزشو احترامی قائل نیست معلوم هست که انسان نیست ..
    ویرایش توسط eli2 : 07-31-2019 در ساعت 01:49 PM

  27. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    مگه مخاطب حرف من شما بودی ؟؟؟؟ بیخود کردی حرف منو نقل قول میکنی
    توکی هسی درمورد حرفای من و خانواده من نظر میدی .دوزار ارزش نداری که بخام جوابتو بدم
    کسی که برای پدرو مادر هیچ ارزشو احترامی قائل نیست معلوم هست که انسان نیست ..
    وقتی عصبی میشین یه لیوان اب خنک بخورین و دراز بکشین
    این ادبیات شما بدتر باعث تخریب طرزفکر شماست
    راستی خانواده شما بودن اینا؟!
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  28. بالا | پست 21


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    سلام

    وقتی ما فکر میکنیم یه کار اشتباهه و یه نفر میخواد با سماجت اون کارو انجام بده و درست میدونه، در چنین موقعیتی سختگیری و مانع شدن ما برا جلوگیری از انجام اون کار توسط اون شخص، بزرگترین اشتباهه و بعدشم از اینکه اون شخص اون کارو انجام داد ناراضی بمونیم و گذشت نکنیم تا اینکه انرژی منفیمون زندگیشو تخریب کنه بازم اشتباهه.

    این کار شبیه اینه کنار راننده نشستی فرمونو گرفتی نمیذاری راننده مسیری که میخوادو بره، شاید اون میخواد بپیچه اما تو فرمونو صاف نگهداشتی که نپیچه از راه منحرف نشه. خب اینجا باید بهت بگم تو فرمونو ول کن بذار خودش برونه، اگه منحرف شد ضرر کرد اونوقت اشتباهش برای همیشه یه تجربه خوب براش میشه، تازه خدا رو چه دیدی شاید مسیر اون همون بوده که میخواست بره و تو بودی که با ول نکردن فرمون اشتباه میکردی.

    نشون دادن راه به یه نفر حدی داره بقیشو دیگه باید بذاری به عهده خودش.

    پدر و مادرا فکر میکنن وظیفه اوناست که دائم مواظب باشن بچه اشتباه نکنه، غافل از اینکه اشتباه کردن باعث تجربه های جالب و تربیت و تکامل افراد میشه.

    از نظر من پدر و مادر در حد مشاور باید حرفاشونو بزنن و اگه خطرهایی سر راه میبینن بگن، اما تصمیم گیری رو به عهده خود فرزند بذارن تا اون خودش کسب تجربه کنه.

    یه اشتباه دیگه پدر و مادرا اینه که فرزندشونو بچه حساب میکنن و باورشون نمیشه دیگه بچه نیست و بزرگ شده و حق تصمیم گیری و اشتباه کردن و کسب تجربه و به تکامل رسیدن داره. سن و سالشو به رسمیت نمیشناسن در حالی که از لحاظ حقوقی همین به اصطلاح بچه از نظر پدر و مادر اگه جرمی مرتکب بشه دادگاه همون حکمی رو براش میده که اگه پدرش مرتکب میشد همون حکمو میداد.

    یه جورایی همه چیزمون احساسیه، منطق و حقوق برامون شناخته شده نیست.
    ویرایش توسط Experience : 07-31-2019 در ساعت 03:41 PM

  29. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 22


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    فرمایشتون ازین نظر متینه که پدرمادر جایگاه ویژه ای در زندگی ادمها دارن
    پیش فرض ما همیشه احترام گذاشتن به اوناست
    اما وقتی پدرمادر بهردلیل ضربه ای به فرزندشون بزنن فرزند هم یه انسانه و مث هرانسانی حق داره بخواد ازشون انتقام بگیره

    پدرمادر خیرخواه فرزندانشون‌ هستن؟!
    یعنی چی؟!
    اصلا باید دید که(خیر) چطوری معنی میشه
    باید دید خوب و بد چطور تعریف میشن و اون(خیر) که پدرمادر واسه فرزندشون میخوان ایا از دید فرزندشونم(خیر) هستش یا نه؟

    درخصوص بخشش هم بطور کلی تلاش واسه بخشش و گذشتن از سر بدیها و ظلمهایی که در حق انسان‌ روا داشته شده نه تنها که تلاش سودمندی نیست بلکه اولا تحمیل فشار هستش به شخص که بتونه بااون ظلم و اسیبی که دیده کنار بیاد و طرف رو ببخشه

    دوما این فعل(بخشیدن بدیها و ظلمها) اسیب سنگینی به جامعه وارد میکنه و هرچی فرهنگ بخشش و گذشت بیشتر گسترش پیدا کنه باعث میشه خیلیها با خیال راحت به دیگران ظلم روا دارن و به اونا صدمه و خسارت بزنن بااین فکر که درنهایت اون شخص(صدمه خورده) میبخشه و گذشت میکنه!

    انسانهایی که اهل بخشش و گذشت باشن معمولا مولد ظلم و صدمه و اسیب هستن ضمن اینکه دارن در حق خودشونم ستم میکنن
    جالبه که این وسط بجز شخص ظالم ،هیچکس دیگه ای منفعت نمیبره

    بقول کتاب مقدس ما:
    اگه انسانها مجبور به پذیرش نتیجه اعمالشون بودن قبل از انجام هرکاری یه مقدار بیشتر فکر میکردن(نقل به مضمون)

    پوزش میخوام رامونا جان
    اما من عادت دارم فارغ از کلیشه ها و فارغ از چارچوبهای سنتی مذهبی اون چیزیو بیان کنم که به طبیعت انسان نزدیکتره و چیزی که به طبیعت انسان نزدیک باشه همواره خوشایند و مطلوبه

    ضمنا برخلاف بعضی اعضا انجمن(جسارت به شما نباشه) که تلاش میکنن عقایدشونو پنهان کنن و وانمود کنن که مثلا از دید اجتماعی نظر میدن من با صراحت عنوان میکنم اونچه که خدمت شما و استارتر محترم عرض کردم از منظر مکتب شیطان‌ پرستی بود
    حالا باید دید خود استارتر به کدوم نظر بیشتر تمایل داره
    حرفای من یا کلیشه های بخشندگی!
    سلام .
    در مورد این حرف که، وقتی پدرمادر به هردلیل ضربه ای به فرزندشون بزنن فرزند هم یه انسانه و مث هرانسانی حق داره بخواد ازشون انتقام بگیره؛

    شخصا اعتقاد خیلی محکمی به انتقام ندارم، یعنی با توجه به شرایط میسنجم که چطور رفتار کنم.

    گاهی لازم میبینم با طرفم مثل خودش برخورد کنم،
    گاهی شرایطش برام قابل درکه و اون رفتارو برخواسته از شرایطش میبینم و لازم نمیدونم برخوردی داشته باشم،
    گاهیم انقد اون شخص یا رفتاری که باهام داشته دور از شأن خودم دیدم یا به قدری برام بی اهمیت بوده که حتی لازم ندیدم بخوام درگیرش بشم چه برسه به انتقام!

    اگه اشتباه برداشت نکرده باشم تفاوت نظر من و شما در این زمینه اینه که شما کلا اعتقادی به بخشش ندارین و بی برو برگرد انتقامو انتخاب میکنین اما من شرایطو میسنجم و با توجه به شرایط انتخاب میکنم که چه برخوردی داشته باشم و به نظر من این شیوه منطقی تر هست.

    اما،
    برای من این موارد میتونه برای همه انسانهای روی کره زمین اجرا بشه منهای پدر و مادرم!
    انقد برام عزیزن که به هیچ وجه نمیتونم و نمیخوام دربارشون به چیزی شبیه تلافی یا انتقام فک کنم!

    شما مبحث بخششو خیلی کلی مطرح کردین و به جامعه بسط دادین، بله در این شرایط قطعا خیلی وقتا مجازات یا همون انتقام باید اجرا بشه اگر نه سنگ رو سنگ بند نمیشه .
    اما شرایط مد نظر تاپیک در حیطه خانواده و والدینه که کاملا شرایطش خاص و ویژه ست،
    از نظر من همیشه در هر زمینه ای در هر قانونی با هر مضمونی باید یه تبصره کاملا ویژه برای پدر و مادر قرار داد و خارج از اون چارچوب تعریف جدیدی واسشون آورد!
    چون پدر و مادر هیچوقت تکرار نمیشن!
    و عشقی که بین فرزند و والدین هست حقیقتا خاص ترین و ناب ترین احساساته.
    خواهر،برادر،فرزند،همسر،دو ست ، همه اینا رو میشه بارها و بارها به دست آورد اما پدر و مادر فقط یه دونه هستن.

    در مورد خیرخواه بودن هم،
    ممکنه پدر و مادر اشتباه کنن و حتی خیری که مدنظرشونه از نظر فرزندشون شر باشه اما منظور من این بود که در نهایت مقصود والدین اینه که اتفاق خوبی رقم بخوره و هدفشون این نیست که عمدا بخوان باعث رنجش و آسیب به فرزندشون بشن، و اگر اتفاق بدی حاصل بشه در نتیجه بدخواهی نبوده.
    ویرایش توسط رامونا : 07-31-2019 در ساعت 05:27 PM

  31. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام .
    در مورد این حرف که، وقتی پدرمادر به هردلیل ضربه ای به فرزندشون بزنن فرزند هم یه انسانه و مث هرانسانی حق داره بخواد ازشون انتقام بگیره؛

    شخصا اعتقاد خیلی محکمی به انتقام ندارم، یعنی با توجه به شرایط میسنجم که چطور رفتار کنم.

    گاهی لازم میبینم با طرفم مثل خودش برخورد کنم،
    گاهی شرایطش برام قابل درکه و اون رفتارو برخواسته از شرایطش میبینم و لازم نمیدونم برخوردی داشته باشم،
    گاهیم انقد اون شخص یا رفتاری که باهام داشته دور از شأن خودم دیدم یا به قدری برام بی اهمیت بوده که حتی لازم ندیدم بخوام درگیرش بشم چه برسه به انتقام!

    اگه اشتباه برداشت نکرده باشم تفاوت نظر من و شما در این زمینه اینه که شما کلا اعتقادی به بخشش ندارین و بی برو برگرد انتقامو انتخاب میکنین اما من شرایطو میسنجم و با توجه به شرایط انتخاب میکنم که چه برخوردی داشته باشم و به نظر من این شیوه منطقی تر هست.

    اما،
    برای من این موارد میتونه برای همه انسانهای روی کره زمین اجرا باشه منهای پدر و مادرم!
    انقد برام عزیزن که به هیچ وجه نمیتونم و نمیخوام دربارشون به چیزی شبیه تلافی یا انتقام فک کنم!

    شما مبحث بخششو خیلی کلی مطرح کردین و به جامعه بسط دادین، بله در این شرایط قطعا خیلی وقتا مجازات یا همون انتقام باید اجرا بشه اگر نه سنگ رو سنگ بند نمیشه .
    اما شرایط مد نظر تاپیک در حیطه خانواده و والدینه که کاملا شرایطش خاص و ویژه ست،
    از نظر من همیشه در هر زمینه ای در هر قانونی با هر مضمونی باید یه تبصره کاملا ویژه برای پدر و مادر قرار داد و خارج از اون چارچوب تعریف جدیدی واسشون آورد!
    چون پدر و مادر هیچوقت تکرار نمیشن!
    و عشقی که بین فرزند و والدین هست حقیقتا خاص ترین و ناب ترین احساساته.
    خواهر،برادر،فرزند،همسر،دو ست ، همه اینا رو میشه بارها و بارها به دست آورد اما پدر و مادر فقط یه دونه هستن.

    در مورد خیرخواه بودن هم،
    ممکنه پدر و مادر اشتباه کنن و حتی خیری که مدنظرشونه از نظر فرزندشون شر باشه اما منظور من این بود که در نهایت مقصود والدین اینه که اتفاق خوبی رقم بخوره و هدفشون این نیست که عمدا بخوان باعث رنجش و آسیب به فرزندشون بشن، و اگر اتفاق بدی حاصل بشه در نتیجه بدخواهی نبوده.
    رامونا جان روش من در جامعه و برخورد با افرادی که بدی و ظلم میکنن تا حدی شبیه شماست و یا بهتره بگم‌ نقطه مشترکمون اینه که بعضیا رو که کلام سخیف و دون شان دارن با بی محلی تنبیه میکنیم
    اینو منم موافقم و خود همون بی محلی(ادم حساب نکردن طرف) یجور انتقامه یا میشه گفت یجور رفتار تنبیهی
    مهم اینه که اگه بعدا اون ادم بی شان و شخصیت اومد به منو شما رجوع کرد دیگه اهمیتی بش‌ نخواهیم داد و محلی براش قایل نمیشیم

    درمجموع بله!
    ما اولین مسیری که انتخاب میکنیم انتقامه
    به این دلیل که بخششهای پی در پی ،طرف مقابل رو دچار سوءبرداشت میکنه که همواره میتونه اشتباهاتشو تکرار کنه چون همواره بخشیده میشه

    پدرمادر حتی اگه غیرقابل تکرار باشن و حتی اگه ته دلشون بدخواه فرزندشون نباشن بازم اگه بخاطر اشتباهاتشون تنبیه شایسته ای بر اونا صورت نگیره دچار همون سوءبرداشتی میشن که توضیح دادم

    تک بودن و غیرقابل تکرار بودن دلیل بر این نیست که بخوان با خطاهای بزرگشون زندگی فرزندشونو نابود کنن

    خیلی وقتا پیشامد کرده کسی از روی خیرخواهی(به خیال خودش) زندگی چندتا نسل رو نابود کرده
    بقول معروف:
    دشمن دانا بلندت میکند
    بر زمینت میزند نادان دوست
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  33. بالا | پست 24


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Experience نمایش پست ها
    سلام

    وقتی ما فکر میکنیم یه کار اشتباهه و یه نفر میخواد با سماجت اون کارو انجام بده و درست میدونه، در چنین موقعیتی سختگیری و مانع شدن ما برا جلوگیری از انجام اون کار توسط اون شخص، بزرگترین اشتباهه و بعدشم از اینکه اون شخص اون کارو انجام داد ناراضی بمونیم و گذشت نکنیم تا اینکه انرژی منفیمون زندگیشو تخریب کنه بازم اشتباهه.

    این کار شبیه اینه کنار راننده نشستی فرمونو گرفتی نمیذاری راننده مسیری که میخوادو بره، شاید اون میخواد بپیچه اما تو فرمونو صاف نگهداشتی که نپیچه از راه منحرف نشه. خب اینجا باید بهت بگم تو فرمونو ول کن بذار خودش برونه، اگه منحرف شد ضرر کرد اونوقت اشتباهش برای همیشه یه تجربه خوب براش میشه، تازه خدا رو چه دیدی شاید مسیر اون همون بوده که میخواست بره و تو بودی که با ول نکردن فرمون اشتباه میکردی.

    نشون دادن راه به یه نفر حدی داره بقیشو دیگه باید بذاری به عهده خودش.

    پدر و مادرا فکر میکنن وظیفه اوناست که دائم مواظب باشن بچه اشتباه نکنه، غافل از اینکه اشتباه کردن باعث تجربه های جالب و تربیت و تکامل افراد میشه.

    از نظر من پدر و مادر در حد مشاور باید حرفاشونو بزنن و اگه خطرهایی سر راه میبینن بگن، اما تصمیم گیری رو به عهده خود فرزند بذارن تا اون خودش کسب تجربه کنه.

    یه اشتباه دیگه پدر و مادرا اینه که فرزندشونو بچه حساب میکنن و باورشون نمیشه دیگه بچه نیست و بزرگ شده و حق تصمیم گیری و اشتباه کردن و کسب تجربه و به تکامل رسیدن داره. سن و سالشو به رسمیت نمیشناسن در حالی که از لحاظ حقوقی همین به اصطلاح بچه از نظر پدر و مادر اگه جرمی مرتکب بشه دادگاه همون حکمی رو براش میده که اگه پدرش مرتکب میشد همون حکمو میداد.

    یه جورایی همه چیزمون احساسیه، منطق و حقوق برامون شناخته شده نیست.
    لازم دیدم برای این پستم یه مطلبو اضافه کنم.

    شاید این فکر بوجود بیاد که اجازه اشتباه دادن به افراد و مخصوصاً به فرزندان، دارای ریسک و خطر هست و ممکنه اشتباهات جبران ناپذیری بوجود بیاد.

    جواب اینه زندگی همینه و همه چیزش اول اشتباهاته و ریسک داره، همون حرف زدن و راه رفتن انسان مگه از اول بدون اشتباه بوده؟
    برا یادگیری حرف زدن و راه رفتن کلی اشتباه انجام دادیم، اما الان چون یاد گرفتیم و به تکامل رسوندیمش اون اشتباهات و تجربه ها رو فراموش کردیم.
    اگه یکی نمیذاشت اشتباه کنیم مگه میتونستیم حرف زدن یا راه رفتن یاد بگیریم؟
    همه میدونیم یه بچه تا بیاد راه رفتنو یاد بگیره کلی زمین میخوره اما هیچکس بهش نمیگه دیگه راه نرو.

    پدر و مادری که اصرار دارن جای فرزندشون تصمیم بگیرن تا اشتباه نکنه، حالا به هر دلیل در تربیت فرزندشون کوتاهی کردن و برای همینه به فرزندشون اعتماد ندارن.
    وگرنه پدر و مادری که از اول فرزندشون رو اصولی تربیت کنن و اجازه بدن بچه مناسب سنش با ریسکها و اشتباهات کلنجار بره، وقتی بچه بزرگ شد میدونن فرزندشون اونقدر تجربه کسب کرده که عاقلانه تصمیم بگیره.

    مثلاً پدر و مادری که برا بچشون در 4 - 5 سالگی دوچرخه نمیخرن چون میترسن زمین بخوره زخمی بشه، بعد همینا وقتی بچه بزرگ شد اجازه نمیدن رانندگی کنه چون میترسن تصادف کنه یعنی همیشه خودشون تصمیم گیرنده هستن که این درست نیست.
    در مقابل پدر و مادری که دوچرخه رو برای بچشون میخرن و اجازه میدن با خطراتش مواجه بشه و خودش بفهمه سرعت زیاد بلا سرش میاره، درسته ممکنه بچه بیفته دست و پاش بشکنه اما این یه درسی براش میشه که در بزرگسالی با احتیاط رانندگی کنه و پدر و مادرشم بهش اعتماد و باور دارن.
    ( یه دختر بچه ای در پیاده رو دوچرخه سواری میکرد، با دوچرخش میومد به طرفم جوری که فکر میکردم الانه بزنه به من اما میدیم از نیم متری فرمونو چرخوند و قشنگ پیچید رفت و دیدم واقعاً مهارت داره و میدونه چکار میکنه. حالا اگه اون دوچرخه رو نداشت به اون مهارت میرسید؟ البته شاید قبلاً چند بار زمین خورده باشه اما مهم الان هست و مهارتی که کسب شده )

    وظیفه پدر و مادر یاد دادن ماهیگیری به فرزندشونه از همون زمان بچگیش، نه ماهی دادن به فرزند حتی در زمان بزرگسالیش و به اجبار.
    ویرایش توسط Experience : 08-03-2019 در ساعت 10:05 PM

  34. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    با سلام به تمامی دوستان
    ای کاش رمز ورود یادم نمیرفت با آیدی خودم بهتون عرض ادب میکردم
    در کل شروین جان اومده بود پیشم و گفت در تاپیک بنده نظرات زیادی هست و یک نگاهی بهشون بندازم
    قبل از هرچیزی ازتون ممنونم بابت وقت گرانبهایی که برای نظر دادن صرف کردید و سپاسگذارم که مهم بودم براتون
    بنده انتخاب خودم رو کردم که باید چیکار کنم و میشه گفت 80 درصد مسیرش طی شدست
    شروین گفت به همه که دارم میرم از ایران و بنده هم با تمام سختیهایی که بخاطر یک اشتباه کشیدمو میخوام خیلی محترمانه اینجوری تلافی کنم یا انتقام بگیرم یا هرچیزی که میشه اسمشو گذاشت
    هدف بنده از استارت این تاپیک زمانی بود که 80 درصد فقط به خودکشی فکر میکردم که پایان زندگی من باشه یا 20 درصد بخشش والدین
    از میان نظرات شما که هیچکس متوجه عرایض بنده نبود که بخواد مانع خودکشی من بشه و همه از بخشش و بزرگی والدین صحبت کردن که این کارو بکنم یا نکنم
    درکل نظرات شما کاملا محترمه و باز هم سپاسگذارم از همگی
    eli2 بابت جریان خاله شما خیلی متاسف شدم و براشون ارزوی بهشتو از خداوند دارم اما بنظر شما 12سال پا روی خواستهام نذاشتم و التماس نکردم که حداقل یک جلسه به خواستگاری برن و نرفتن
    از صبح که بیدار میشم تا شب یا بگم 4/5سحر که بخوابم یک دنیا حسرت با منه . درسته شاید انسانها در آینده از رفتار خودشون پشیمون بشن که خیلی دیر شده باشه"اما چرا اینده دیده میشه که دوباره حسرتشو بخورم اما در حال حاضر که بنده نابود شدم در 14 روز به چشم نمیاد
    مادر بنده هم دو شبه فهمیده دارم از ایران میرم بعد از نماز صبح میاد زوری خودشو توی بغلم جا میده و بوسم میکنه که اینکارو نکنم دقیقا دور از جون مادرم کاری که مادربزرگ شما کرد و با خالتون یکجا دفن شدن
    میدونید چرا من با بخشش موافق نیستم چون دیگه اعتمادی ندارم به تصمیماتی که در آینده برای بنده میخوان بگیرن و ثابت کردن که صلاحیت ندارن
    دلواپس فرمود که ارزش و احترام به تصمیم فرزندان که بنظر بنده هم کاملا درسته و بزرگترین حسرت زندگی من از دست دادن دوست دخترم نبود بلکه ارزش خواسته من برای خانوادم بود که هیچ احترامی قایل نشدن و کاملا بهم نشون دادن که من 12 سال اشتباه کردم بدون رضایتشون اقدامی نکردم که ای کاش اقدام میکردم
    دوستان بحث نکنید چون اولا که اینجا جای بحث و اختلاف بین اعضا نیست که بخوایم همدیگرو تحقیر یا تضعیف بکنیم . اگر تازه واردین این بحث کردن شمارو ببینن دیگه بنظر شما اعتماد میکنن که مشکلشون رو مطرح کنند
    دومن در این سایت شروین دوستمه فقط و یک خانم از آشناهای دور بنده که یک خانم 34 ساله که هیچ فعالیتی تا این لحظه نداشته و تاپیکهارو فقط مطالعه میکنه و نظر هم نداده تا به حال
    رامونا خانم شما که به نکته قشنگی اشاره کردید که شرایط من خاص و ویژست " این یعنی اینکه همگی میدونید خانواده بنده اشتباه بزرگیرو در حق بنده انجام دادن و خانواده بجای درست کردن اوضاع و دلداری دادن بنده پدرم چون شریک بنده بود ازم خواست مغارو تخلیه کنم و برام جالبه که بدونم کدوم دین آیین مذهب و رسم و رسوماتی توی این شرایط از بنده خواهان ببخشش والدینمه
    بنده میبخشم به شرط اینکه دوست دختر منو یک دختره باکره به من تحویل بدن که مهر عقد کردن توی شناسنامه اون نباشه
    میخوام یک کمی از احوال دررونیم پرده برداری کنم که شاید شما هم بدونید یک گوشه از دل من چه عاشورایی بر پاست
    معذرت میخوام که راحت حرفهامو میخوام بزنم :
    من در دوره و زمانه ای که زندگی میکنم تا الان کسی رو ندیدم با جنس مخالف رابطه عاشقانه در هر مقطعی (دوست باشن " نامزد باشن " عقد کرده باشن) داشته باشن و ************ی در کار نباشه " خیلی زور داره که 12 سال کنار یک دختر زندگی کنی مسافرتهای متعذ با زمانهای کوتاه و بلند بری و بدتر از اون که از هفت روز هفته حداقل یک شب کنار هم باشیم وخود دختر با افتخار بگه بعد از 12 سال هنوزم دخترم و خداروشکر که دختر بودنمرو مدیون اعضای دیگه بدنم نیستم که چون اینکارو نکردیم از جای دیگه کار نکشیدم
    تمام ذهن من پر از این شده که 12 سال پا روی خواستهام بزارم که دو دستی تقدیم کنم به کس دیگه
    متاسفانه همش میگم خیلی خر بودم و از این به بعد هرکس سر راهم باشه اول به منافع خودم فکر کنم و بعدش مهم نیست دیگه و ......
    بنظر شما این درد دلمو به کی میتونم بگم که هر شب عزیز دل من داره پیش یکی دیگه میخوابه" پیش یکی دیگه لخت میشه و .... کسایی که متاهل هستن کدومشون میتونن حتی اینو توی ذهن با همسرشون تجسم بکنن و از کنارش با ببخشش رد بشن
    در ضمن این حرفو بنده 5یا6 شب پیش زدم که پدر مادر بنده فقط من و زندگی بندرو نابود نکردن بلکه زندگی اون دختر روهم تباه کردن و دوستان نظر دادن که زندگی اون دختر ازدواجش و آیندش به خانوادش مربوطه نه والدین من
    به اطلاع اون دوستان برسونم که امروز صبح ساعت 5 دوست دختر بنده با ماشین شوهرش از خونه زده بیرون و هنوز برنگشته خونه که هیچ و نه اثری از خودش هست نه ماشین
    اول همه به من شک کرده بودند و احضار شدم آگاهی ولی زمانی که فهمیدند من مشکلی ندارم ازم درخواست دادن که باهاشون همکاری کنم و همه جاهایی که میدونستم میشه پیداش کردو بهشون گفتم الی یک نقطه از استان مازندران که میدونم صد در صد اونجاست
    نگفتم جون میدونم اونم داره اینجوری انتقامشو میگیره
    ببخشید وقتتون رو گرفتم و بازهم متشکرم که برام وقت گذاشتید ولی دوستان بعضی مواقع درد انقدر بزرگه که ذهن کوچیک انسان قادر به قبولی بخشش نیست
    تا ابد همتونو به خدای بزرگ و مهربون میسپارم یا حق

  35. 2 کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    با سلام به تمامی دوستان
    ای کاش رمز ورود یادم نمیرفت با آیدی خودم بهتون عرض ادب میکردم
    در کل شروین جان اومده بود پیشم و گفت در تاپیک بنده نظرات زیادی هست و یک نگاهی بهشون بندازم
    قبل از هرچیزی ازتون ممنونم بابت وقت گرانبهایی که برای نظر دادن صرف کردید و سپاسگذارم که مهم بودم براتون
    بنده انتخاب خودم رو کردم که باید چیکار کنم و میشه گفت 80 درصد مسیرش طی شدست
    شروین گفت به همه که دارم میرم از ایران و بنده هم با تمام سختیهایی که بخاطر یک اشتباه کشیدمو میخوام خیلی محترمانه اینجوری تلافی کنم یا انتقام بگیرم یا هرچیزی که میشه اسمشو گذاشت
    هدف بنده از استارت این تاپیک زمانی بود که 80 درصد فقط به خودکشی فکر میکردم که پایان زندگی من باشه یا 20 درصد بخشش والدین
    از میان نظرات شما که هیچکس متوجه عرایض بنده نبود که بخواد مانع خودکشی من بشه و همه از بخشش و بزرگی والدین صحبت کردن که این کارو بکنم یا نکنم
    درکل نظرات شما کاملا محترمه و باز هم سپاسگذارم از همگی
    eli2 بابت جریان خاله شما خیلی متاسف شدم و براشون ارزوی بهشتو از خداوند دارم اما بنظر شما 12سال پا روی خواستهام نذاشتم و التماس نکردم که حداقل یک جلسه به خواستگاری برن و نرفتن
    از صبح که بیدار میشم تا شب یا بگم 4/5سحر که بخوابم یک دنیا حسرت با منه . درسته شاید انسانها در آینده از رفتار خودشون پشیمون بشن که خیلی دیر شده باشه"اما چرا اینده دیده میشه که دوباره حسرتشو بخورم اما در حال حاضر که بنده نابود شدم در 14 روز به چشم نمیاد
    مادر بنده هم دو شبه فهمیده دارم از ایران میرم بعد از نماز صبح میاد زوری خودشو توی بغلم جا میده و بوسم میکنه که اینکارو نکنم دقیقا دور از جون مادرم کاری که مادربزرگ شما کرد و با خالتون یکجا دفن شدن
    میدونید چرا من با بخشش موافق نیستم چون دیگه اعتمادی ندارم به تصمیماتی که در آینده برای بنده میخوان بگیرن و ثابت کردن که صلاحیت ندارن
    دلواپس فرمود که ارزش و احترام به تصمیم فرزندان که بنظر بنده هم کاملا درسته و بزرگترین حسرت زندگی من از دست دادن دوست دخترم نبود بلکه ارزش خواسته من برای خانوادم بود که هیچ احترامی قایل نشدن و کاملا بهم نشون دادن که من 12 سال اشتباه کردم بدون رضایتشون اقدامی نکردم که ای کاش اقدام میکردم
    دوستان بحث نکنید چون اولا که اینجا جای بحث و اختلاف بین اعضا نیست که بخوایم همدیگرو تحقیر یا تضعیف بکنیم . اگر تازه واردین این بحث کردن شمارو ببینن دیگه بنظر شما اعتماد میکنن که مشکلشون رو مطرح کنند
    دومن در این سایت شروین دوستمه فقط و یک خانم از آشناهای دور بنده که یک خانم 34 ساله که هیچ فعالیتی تا این لحظه نداشته و تاپیکهارو فقط مطالعه میکنه و نظر هم نداده تا به حال
    رامونا خانم شما که به نکته قشنگی اشاره کردید که شرایط من خاص و ویژست " این یعنی اینکه همگی میدونید خانواده بنده اشتباه بزرگیرو در حق بنده انجام دادن و خانواده بجای درست کردن اوضاع و دلداری دادن بنده پدرم چون شریک بنده بود ازم خواست مغارو تخلیه کنم و برام جالبه که بدونم کدوم دین آیین مذهب و رسم و رسوماتی توی این شرایط از بنده خواهان ببخشش والدینمه
    بنده میبخشم به شرط اینکه دوست دختر منو یک دختره باکره به من تحویل بدن که مهر عقد کردن توی شناسنامه اون نباشه
    میخوام یک کمی از احوال دررونیم پرده برداری کنم که شاید شما هم بدونید یک گوشه از دل من چه عاشورایی بر پاست
    معذرت میخوام که راحت حرفهامو میخوام بزنم :
    من در دوره و زمانه ای که زندگی میکنم تا الان کسی رو ندیدم با جنس مخالف رابطه عاشقانه در هر مقطعی (دوست باشن " نامزد باشن " عقد کرده باشن) داشته باشن و ************ی در کار نباشه " خیلی زور داره که 12 سال کنار یک دختر زندگی کنی مسافرتهای متعذ با زمانهای کوتاه و بلند بری و بدتر از اون که از هفت روز هفته حداقل یک شب کنار هم باشیم وخود دختر با افتخار بگه بعد از 12 سال هنوزم دخترم و خداروشکر که دختر بودنمرو مدیون اعضای دیگه بدنم نیستم که چون اینکارو نکردیم از جای دیگه کار نکشیدم
    تمام ذهن من پر از این شده که 12 سال پا روی خواستهام بزارم که دو دستی تقدیم کنم به کس دیگه
    متاسفانه همش میگم خیلی خر بودم و از این به بعد هرکس سر راهم باشه اول به منافع خودم فکر کنم و بعدش مهم نیست دیگه و ......
    بنظر شما این درد دلمو به کی میتونم بگم که هر شب عزیز دل من داره پیش یکی دیگه میخوابه" پیش یکی دیگه لخت میشه و .... کسایی که متاهل هستن کدومشون میتونن حتی اینو توی ذهن با همسرشون تجسم بکنن و از کنارش با ببخشش رد بشن
    در ضمن این حرفو بنده 5یا6 شب پیش زدم که پدر مادر بنده فقط من و زندگی بندرو نابود نکردن بلکه زندگی اون دختر روهم تباه کردن و دوستان نظر دادن که زندگی اون دختر ازدواجش و آیندش به خانوادش مربوطه نه والدین من
    به اطلاع اون دوستان برسونم که امروز صبح ساعت 5 دوست دختر بنده با ماشین شوهرش از خونه زده بیرون و هنوز برنگشته خونه که هیچ و نه اثری از خودش هست نه ماشین
    اول همه به من شک کرده بودند و احضار شدم آگاهی ولی زمانی که فهمیدند من مشکلی ندارم ازم درخواست دادن که باهاشون همکاری کنم و همه جاهایی که میدونستم میشه پیداش کردو بهشون گفتم الی یک نقطه از استان مازندران که میدونم صد در صد اونجاست
    نگفتم جون میدونم اونم داره اینجوری انتقامشو میگیره
    ببخشید وقتتون رو گرفتم و بازهم متشکرم که برام وقت گذاشتید ولی دوستان بعضی مواقع درد انقدر بزرگه که ذهن کوچیک انسان قادر به قبولی بخشش نیست
    تا ابد همتونو به خدای بزرگ و مهربون میسپارم یا حق
    بسیار عالی
    من کاملا شما رو درک میکنم و بنظرم شما خیلی منطقی به مسایل نگاه میکنین
    در اولین پستی که درین تاپیک قرار دادم خاطرنشان کردم از کلیشه ها و حرفهای سطحی و نصیحت وار خوشم نمیاد و ترجیح میدم به عمق مساله برم و پیشنهاد معقولانه و قابل انجام ارایه کنم نه که با ۴ تا جمله احساسی و تخیلی و نصیحت وار سر و ته قضیه رو هم بیارم

    اما متاسفانه بعضی از اعضا انجمن تصور میکنن دنیا به قدر و اندازه ذهنشون کوچیکه و همه مردم منتظر نشستن که یه نفر بیاد براساس تربیت و القائات خانوادگیش ۴ تا پند و اندرز سنتی بده و بره!

    جالبه که طرف وسط نصیحتای تاریخ مصرف گذشتش اعلام میکنه که همزمان بغضش گرفته اشکش دراومده و لابد تصور میکنه میتونه بااین روش ابکی ،طرف مقابلشو تحت تاثیر قرار بده

    پدر مادری که شعورشون نرسه به انتخاب فرزندشون احترام بزارن لایق اطاعت و بخشش نیستن

    اما افرین بر شما که سطحی نگری اون کاربران ساده لوح و سنتی رو با دل بزرگتون بخشیدین و با ملایمت حقایق رو بشون متذکر شدین

    به یه خاطره کوتاه اکتفا کنم که چون به موضوع بخشش و انتقام ربط داره خیلی از محتوای تاپیک‌ شما دور نیست

    پارسال که همسر عزیزم تو کما بودن یکی از اشناهای ما که در جریان ماوقع بود به من گفت بنظرت بهتر نیس کسی که به همسرت سوءقصد کرده بوده رو ببخشی که خودت بااین بخشش به ارامش برسی؟!

    من بااینکه اهل خشونت فیزیکی نیستم و این سبک رفتارها باب پسندم نیست برا اولین و اخرین بار کاری با گوینده این جمله کردم که احتمالا تااخر عمرش باید نمازشو نشسته بخونه!
    چون مهره های کمرش داغون شدن

    همسر عزیزم بی اونکه کوچکترین بدی در حق کسی کرده باشه به ناحق همچی اسیب سنگینی دید که با بیش از ۴ میلیارد تومن هزینه طی یکسال و خرده ای ایشون فقط میتونه با دستگاه نفس بکشه و ببینه و بشنوه و دستاشو حرکت بده
    ایا کسیکه اینکارو باایشون کرده سزاوار چیه؟
    این سوال رو عقلایی مث شما میتونن جواب بدن نه افراد کودک صفت و احساساتی و ناقص العقل

    دور از جون‌ شما باشه البته
    و امیدوارم هرگز حتی واسه ۱ ثانیه وضع وخیم جسمی همسر دلبند منو تجربه نکنین
    اما مقایسه ازین منظر که شما هم کوچکترین بدی در حق پدرمادرتون نکرده بودین و به ناحق مورد همچی ظلمی از ناحیه اونا قرار گرفتین

    و ممنون از لطف و شکیبایی شما در برخورد با اون کاربران احساساتی که من اگه در موقعیت شما بودم با کسانی که از سر بی دردی نسخه بخشش برام بپیچن همونکاری رو میکنم که بااون فرد فوق الذکر انجام دادم و حتی همین الانشم ذره ای احساس پشیمونی ندارم و نخواهم داشت

    همیشه سلامت و پیروز باشین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  37. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    بسیار عالی
    من کاملا شما رو درک میکنم و بنظرم شما خیلی منطقی به مسایل نگاه میکنین
    در اولین پستی که درین تاپیک قرار دادم خاطرنشان کردم از کلیشه ها و حرفهای سطحی و نصیحت وار خوشم نمیاد و ترجیح میدم به عمق مساله برم و پیشنهاد معقولانه و قابل انجام ارایه کنم نه که با ۴ تا جمله احساسی و تخیلی و نصیحت وار سر و ته قضیه رو هم بیارم

    اما متاسفانه بعضی از اعضا انجمن تصور میکنن دنیا به قدر و اندازه ذهنشون کوچیکه و همه مردم منتظر نشستن که یه نفر بیاد براساس تربیت و القائات خانوادگیش ۴ تا پند و اندرز سنتی بده و بره!

    جالبه که طرف وسط نصیحتای تاریخ مصرف گذشتش اعلام میکنه که همزمان بغضش گرفته اشکش دراومده و لابد تصور میکنه میتونه بااین روش ابکی ،طرف مقابلشو تحت تاثیر قرار بده

    پدر مادری که شعورشون نرسه به انتخاب فرزندشون احترام بزارن لایق اطاعت و بخشش نیستن

    اما افرین بر شما که سطحی نگری اون کاربران ساده لوح و سنتی رو با دل بزرگتون بخشیدین و با ملایمت حقایق رو بشون متذکر شدین

    به یه خاطره کوتاه اکتفا کنم که چون به موضوع بخشش و انتقام ربط داره خیلی از محتوای تاپیک‌ شما دور نیست

    پارسال که همسر عزیزم تو کما بودن یکی از اشناهای ما که در جریان ماوقع بود به من گفت بنظرت بهتر نیس کسی که به همسرت سوءقصد کرده بوده رو ببخشی که خودت بااین بخشش به ارامش برسی؟!

    من بااینکه اهل خشونت فیزیکی نیستم و این سبک رفتارها باب پسندم نیست برا اولین و اخرین بار کاری با گوینده این جمله کردم که احتمالا تااخر عمرش باید نمازشو نشسته بخونه!
    چون مهره های کمرش داغون شدن

    همسر عزیزم بی اونکه کوچکترین بدی در حق کسی کرده باشه به ناحق همچی اسیب سنگینی دید که با بیش از ۴ میلیارد تومن هزینه طی یکسال و خرده ای ایشون فقط میتونه با دستگاه نفس بکشه و ببینه و بشنوه و دستاشو حرکت بده
    ایا کسیکه اینکارو باایشون کرده سزاوار چیه؟
    این سوال رو عقلایی مث شما میتونن جواب بدن نه افراد کودک صفت و احساساتی و ناقص العقل

    دور از جون‌ شما باشه البته
    و امیدوارم هرگز حتی واسه ۱ ثانیه وضع وخیم جسمی همسر دلبند منو تجربه نکنین
    اما مقایسه ازین منظر که شما هم کوچکترین بدی در حق پدرمادرتون نکرده بودین و به ناحق مورد همچی ظلمی از ناحیه اونا قرار گرفتین

    و ممنون از لطف و شکیبایی شما در برخورد با اون کاربران احساساتی که من اگه در موقعیت شما بودم با کسانی که از سر بی دردی نسخه بخشش برام بپیچن همونکاری رو میکنم که بااون فرد فوق الذکر انجام دادم و حتی همین الانشم ذره ای احساس پشیمونی ندارم و نخواهم داشت

    همیشه سلامت و پیروز باشین

    بنده زمانی هم که تاپیکو شروع کردم اعلام کردم احساسات برام قابل قبول نیست چون میدونستم این موضوع کاملا باید عقلانی باشه که هم پای جونم در میون بود هم والدین بنده که دوست داشتم بهتر باهاشون برخورد کنم
    بنظر شما زمانی که به احساسات اجازه دخالت نمیدم یعنی اینکه بازهم بگیم آه مادر فلان میکند آه پدر فلان میکند
    در کل خوب بکند اصلالا تمام زندگی من لجنزار شود خوب مگه الان دست کمی از لجنزار داره " دقیقا مثل کارتن خوابی که تمام لباسهای تنش پاره و کثیف باشه بعد بگه بجای اینکه روی چمن پارک بخوابم بذار برم روی نیمکت بخوابم که لباسهام پاره نشه یا کثیف نشه
    در این حد از زندگی سیرم که هرلحظه به خدا میگم بزرگ بودنتو با مرگ بهم نشون بده
    بازهم خیلی غیرت به خرج دادم که یک هفته اذیت کردمشون و بازهم حاضرم خودمو فدای راحتی اونا بکنم و برم یک گوشه تنها و بی کس زندگی کنم که تنها درد من بی خبریشون باشه
    در درجه بعد اینم بگم اگر برام بی ارزش بودن هیچ وقت از شما کمک نمیخواستم و زبونن بیان نمیکردم که دوست ندارم برخوردهای ناصحیح با اونهارو ادامه بدم
    دوستان اگر کسی تاپیکی ایجاد میکنه اول خوب به سوالش دقت کنیم و فکر کنیم و بعد جوابگوی اون باشیم نه اینکه با خواندن از روی صورت مساله جواب را هم در ضحن خود هک کنیم و بیان کنیم
    بزهم متشکر که وقتتون روب
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  39. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 28


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    بنده زمانی هم که تاپیکو شروع کردم اعلام کردم احساسات برام قابل قبول نیست چون میدونستم این موضوع کاملا باید عقلانی باشه که هم پای جونم در میون بود هم والدین بنده که دوست داشتم بهتر باهاشون برخورد کنم
    بنظر شما زمانی که به احساسات اجازه دخالت نمیدم یعنی اینکه بازهم بگیم آه مادر فلان میکند آه پدر فلان میکند
    در کل خوب بکند اصلالا تمام زندگی من لجنزار شود خوب مگه الان دست کمی از لجنزار داره " دقیقا مثل کارتن خوابی که تمام لباسهای تنش پاره و کثیف باشه بعد بگه بجای اینکه روی چمن پارک بخوابم بذار برم روی نیمکت بخوابم که لباسهام پاره نشه یا کثیف نشه
    در این حد از زندگی سیرم که هرلحظه به خدا میگم بزرگ بودنتو با مرگ بهم نشون بده
    بازهم خیلی غیرت به خرج دادم که یک هفته اذیت کردمشون و بازهم حاضرم خودمو فدای راحتی اونا بکنم و برم یک گوشه تنها و بی کس زندگی کنم که تنها درد من بی خبریشون باشه
    در درجه بعد اینم بگم اگر برام بی ارزش بودن هیچ وقت از شما کمک نمیخواستم و زبونن بیان نمیکردم که دوست ندارم برخوردهای ناصحیح با اونهارو ادامه بدم
    دوستان اگر کسی تاپیکی ایجاد میکنه اول خوب به سوالش دقت کنیم و فکر کنیم و بعد جوابگوی اون باشیم نه اینکه با خواندن از روی صورت مساله جواب را هم در ضحن خود هک کنیم و بیان کنیم
    بزهم متشکر که وقتتون روب
    بعد از به وقوع پیوستن یه اتفاق ناگوار، دیگه بخشش یا انتقام گرفتن ما یه اتفاق دیگه ایه که داره رخ میده و تاثیر چندانی رو اتفاق اول نداره و چیزی عوض نمیشه.

    پس بهتره یاد بگیریم تا میتونیم جلوی اشتباهات و اتفاقات ناگوارو قبل از به وقوع پیوستنشون بگیریم و موقعی که لازم هست کاری بکنیم تعلل نکنیم تا فرصتها بسوزن.

    شما بجای 12 سال دوست بودن بهتر بود قاطعیت به خرج میدادین و هرجور بود پدر و مادرتونو راضی میکردین، اشتباه اصلی مال خودتون بوده که با احساساتی بودن و رعایت احترام نابجا فرصتهای خودتونو سوزوندین، یعنی یک دهم همین واکنشهایی که الان به پدر و مادرتون دارید رو اگه قبل از ازدواج دوست دخترتون داشتین حتماً میتونستین رضایت پدر و مادرتونو بگیرین.

    ولی بهرحال این اشتباهیه که پیش اومده و بجای مقصر دونستن دیگران یا سرزنش خودتون، بهتره تجربه ای باشه براتون تا در آینده در مورد خواسته هاتون قاطعیت بیشتری به خرج بدین و تعلل نکنین.

    بهرحال این واقعیتیه که هست و اگه حرفم به مزاقتون خوش نیومد بهتره طرز فکرتونو اصلاح کنید و اگرم حرفمو قبول دارید پس به فکر آینده باشید و از این کارایی که فایده ای برای تغییر اتفاقات گذشته ندارن دست بکشید.

  41. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    [QUOTE=Experience;285868]بعد از به وقوع پیوستن یه اتفاق ناگوار، دیگه بخشش یا انتقام گرفتن ما یه اتفاق دیگه ایه که داره رخ میده و تاثیر چندانی رو اتفاق اول نداره و چیزی عوض نمیشه.

    پس بهتره یاد بگیریم تا میتونیم جلوی اشتباهات و اتفاقات ناگوارو قبل از به وقوع پیوستنشون بگیریم و موقعی که لازم هست کاری بکنیم تعلل نکنیم تا فرصتها بسوزن.

    شما بجای 12 سال دوست بودن بهتر بود قاطعیت به خرج میدادین و هرجور بود پدر و مادرتونو راضی میکردین، اشتباه اصلی مال خودتون بوده که با احساساتی بودن و رعایت احترام نابجا فرصتهای خودتونو سوزوندین، یعنی یک دهم همین واکنشهایی که الان به پدر و مادرتون دارید رو اگه قبل از ازدواج دوست دخترتون داشتین حتماً میتونستین رضایت پدر و مادرتونو بگیرین.

    ولی بهرحال این اشتباهیه که پیش اومده و بجای مقصر دونستن دیگران یا سرزنش خودتون، بهتره تجربه ای باشه براتون تا در آینده در مورد خواسته هاتون قاطعیت بیشتری به خرج بدین و تعلل نکنین.

    بهرحال این واقعیتیه که هست و اگه حرفم به مزاقتون خوش نیومد بهتره طرز فکرتونو اصلاح کنید و اگرم حرفمو قبول دارید پس به فکر آینده باشید و از این کارایی که فایده ای برای تغییر اتفاقات گذشته ندارن دست بکشید.[/QUOE]

    اولا سلام
    دوم آرزو بهترینها برای عشق دلت
    سوم دوست عزیز من از حماقت خودم کلی خودمو نقد کردم و پشیمونم و منکر این جریان و حماقتهام نمیشم
    شما مطمعن هستید که اقدامی نکردم ؟
    بله مثل زمان حال بد دهنی نکردم و توی روشون مشروب نخوردم چون امید داشتم که یک روزی میرم خونه خودم و پدر میشم . دوست نداشتم فردا اون بچه دوست دختر یا دوست پسرشو جلوی چشمام بیاره خونه و از اتاقشون شنونده آه و ناله و صدای لذت بشنوم
    بله دوست عزیز این دنیا دوتا قانون کلی داره که(( کنش )) به شما مربوط میشه و هرکاری و هر فکری حتی از ذهن شما طور کنه با (( واکنش )) مشاهده میکنی
    نه پدر مادر نه خانواده و اقوام بله با تمام افرادی که سر راه زندگیتون قرار میگیرن با این قانون شما آیندتونو به تصویر میکشید
    حال که تصمیم گرفتم داغ زن گرفتن منو ببینن و میدونم بچه ای نیست که توی روم وایسه هرکاری میکنم
    معذرت میخوام انقدر ساده بیان میکنم
    شمایی که مذهبی هستی و اعتقاد داری ازتون میخوام به مقدساتت اینجوری که میگم تجسم کن و واکنش خودتو به من هم بگو
    شما فکر کن توی یک محله مثل حکیمیه زندگی میکنی که تقریبا 50 درصد بومی هستند
    داری با زید فابت راه میری و یکدفعه پدر شما از ماشین پیاده بشه و دست زیدتو جلوی چشمات و اهالی محل میده دست پسر عمت و میگه مبارک هم باشید و خوشبخت بشید ؟
    گفتم به مقدساتت حق و ناحق نکن و واکنش اون لحظتو بگو من منتظرم و هرچه زودتر بهتر
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  42. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    دوستان این یک مثال بود زدما فکر نکنید واقعیت داشت که من سکته میکنم بگن بی''غیرتم
    انقدری روش غیرت داشتم که 12 سال هیچکس نتونست چپ نگاهش کنه و به هیچکس حتی پدر مادرم اجازه ندادم رو در رو بخوان از گل کمتر بهش بگن
    به جان آبجیم که میخوتم دنیاش نباشه پسرخالشو چون سیریش زندگیش شده بودو یجوری گره زدم به خودش که 32 میلیون دیه دادم و سر اون موضوع داداشش هم پشت تلفن برام خط و نشون کشید نذاشتم به شب برسه خودم رفتم نوی مغازش و سیبیلهاشو کز دادم و اومدم بیرون
    واقعا غیرت به خرج دادم براش نه کاذب
    هرجا خواست بره آزاد گذاشتمش چون بهش اعتماد کامل داشتم و هر پوششی خودش دوست داشت میپوشید و جلوگیری نمیکردم چون انقدر مرد بودن توی وجودم بود که اگر کسی بد نگاهش کنه چشماشو بزارم کف دستاش
    در کل دنیای حقیقی من بود و به پاش جون هم میدادم و هنوز هم با اینکه ازدواج کرده دنیای خاطرات شیرین گذشتست و باز هم یک بخشی از وجودمه
    خیلی تلخه شب به شب 1425 تا عکس دونفره که جفتمون هم توی کادر باشیم از 12 سال قبلو اسلاید کنی و تا برسی به 20 روز قب
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  44. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    دوستان این یک مثال بود زدما فکر نکنید واقعیت داشت که من سکته میکنم بگن بی''غیرتم
    انقدری روش غیرت داشتم که 12 سال هیچکس نتونست چپ نگاهش کنه و به هیچکس حتی پدر مادرم اجازه ندادم رو در رو بخوان از گل کمتر بهش بگن
    به جان آبجیم که میخوتم دنیاش نباشه پسرخالشو چون سیریش زندگیش شده بودو یجوری گره زدم به خودش که 32 میلیون دیه دادم و سر اون موضوع داداشش هم پشت تلفن برام خط و نشون کشید نذاشتم به شب برسه خودم رفتم نوی مغازش و سیبیلهاشو کز دادم و اومدم بیرون
    واقعا غیرت به خرج دادم براش نه کاذب
    هرجا خواست بره آزاد گذاشتمش چون بهش اعتماد کامل داشتم و هر پوششی خودش دوست داشت میپوشید و جلوگیری نمیکردم چون انقدر مرد بودن توی وجودم بود که اگر کسی بد نگاهش کنه چشماشو بزارم کف دستاش
    در کل دنیای حقیقی من بود و به پاش جون هم میدادم و هنوز هم با اینکه ازدواج کرده دنیای خاطرات شیرین گذشتست و باز هم یک بخشی از وجودمه
    خیلی تلخه شب به شب 1425 تا عکس دونفره که جفتمون هم توی کادر باشیم از 12 سال قبلو اسلاید کنی و تا برسی به 20 روز قب
    سلام
    شکست عشقی خوردید درست.
    ولی خیلیها تو زندگیشان شکست عشقی میخورند خودکشی نمی کنند شاید حتی ازدواج می کردید پس از مدتی همسرتان فوت میکرد پس باید خودتان را بکشید؟
    بیشتر به قضیه فکر کنید مسلما افراد دیگری خواهند بود حتما شما با آنها خوشبخت میشوی.
    شما اولین نفری که باید دوست داشته باشی خودت هست چقدر با خودت خوب هستی کسی که خودکشی میکنه یعتی دشمن خودش هست
    خوب فکر کن تا خودت را دوست نداشته باشی هیچ کسی را نمی توانی ملامت کنی پس به خودت بیا و راه درست را انتخاب کن.
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  45. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  46. بالا | پست 32


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    اولا سلام
    دوم آرزو بهترینها برای عشق دلت
    سوم دوست عزیز من از حماقت خودم کلی خودمو نقد کردم و پشیمونم و منکر این جریان و حماقتهام نمیشم
    شما مطمعن هستید که اقدامی نکردم ؟
    بله مثل زمان حال بد دهنی نکردم و توی روشون مشروب نخوردم چون امید داشتم که یک روزی میرم خونه خودم و پدر میشم . دوست نداشتم فردا اون بچه دوست دختر یا دوست پسرشو جلوی چشمام بیاره خونه و از اتاقشون شنونده آه و ناله و صدای لذت بشنوم
    بله دوست عزیز این دنیا دوتا قانون کلی داره که(( کنش )) به شما مربوط میشه و هرکاری و هر فکری حتی از ذهن شما طور کنه با (( واکنش )) مشاهده میکنی
    نه پدر مادر نه خانواده و اقوام بله با تمام افرادی که سر راه زندگیتون قرار میگیرن با این قانون شما آیندتونو به تصویر میکشید
    حال که تصمیم گرفتم داغ زن گرفتن منو ببینن و میدونم بچه ای نیست که توی روم وایسه هرکاری میکنم
    معذرت میخوام انقدر ساده بیان میکنم
    شمایی که مذهبی هستی و اعتقاد داری ازتون میخوام به مقدساتت اینجوری که میگم تجسم کن و واکنش خودتو به من هم بگو
    شما فکر کن توی یک محله مثل حکیمیه زندگی میکنی که تقریبا 50 درصد بومی هستند
    داری با زید فابت راه میری و یکدفعه پدر شما از ماشین پیاده بشه و دست زیدتو جلوی چشمات و اهالی محل میده دست پسر عمت و میگه مبارک هم باشید و خوشبخت بشید ؟
    گفتم به مقدساتت حق و ناحق نکن و واکنش اون لحظتو بگو من منتظرم و هرچه زودتر بهتر
    شما یه دخترو میخواستی باید اقدام موثر برا متقاعد کردن پدر و مادرت انجام میدادی، شما از ترس اینکه فردا بچت دوست دخترشو بیاره خونه کوتاهی کردی و اقدام موثر انجام ندادی.
    درسته که احترام پدر و مادر واجبه اما فرزند هم یه حقوقی داره و اونا نباید بیش از حد غیرمنطقی بشن و لجبازی کنن.
    باید به پدر و مادرت میگفتی کاری که میکنن چیزی جز لجبازی بیمورد و خراب کردن زندگی دو جوون نیست.
    بجای اون همه غیرتی بازیا، شما هر ماه از 12 سال فقط نیم ساعت صحبت منطقی و قاطع با پدر و مادرت داشتی و حرف دلتو بی رودروایسی میگفتی میتونستی متقاعدشون کنی.

    در مورد سوالتون:
    اگه من بودم یه مشت میزدم تو دهن پسرعمم و میگفتم این دختر فقط زن من خواهد شد چون خودشم همینو میخواد و به پدرمم میگفتم اگه احترام میخواد خودش باید احترامشو حفظ کنه و از این کارا دست بکشه.
    چه معنی داره پدر بیاد دوست دختر آدمو برا دیگری زن اعلام کنه؟
    مگه سریال تلویزیونیه؟
    ویرایش توسط Experience : 08-02-2019 در ساعت 10:32 PM

  47. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    از دوست عزیز محترمم آقا سعید یک دنیا تشکر میکنم بابت نظر با ارزششون و تقدیر میکنم از ایشون که اولین نفری بودن که اول قصد ممانعت از خودکشی بنده رو داشت و مطمعنا زمانی که خیالشون از این قضیه راحت میشد به راهنمایی بابت بخش دوم میپرداخت
    با تمام وجود از شمت متشکرم قربان و باید به عرضتون برسونم که این طرز فکر احمقانه و ضغیف 4/5شب اول بعد از ازدواج اون خانم توی ذهن من پر رنگ بود و بعد منصرف شدم و تصمیم گرفتم زندگیرو زین پس به دیدگاه خودم ادامه بدم
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  48. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    دوست عزیز من تمام راه های روی کره خاکی رو امتحان کردم و رفتم قبلا هم گفتم اما باز چند مورد مثال میزنم
    به مشاوره رفتم"جلسه سوم قرارشد جلسه چهارم با والدینم برسم خدمتشون " زمانی که گفتم باید با بنده تشزیف بیارن گفتن بهش بگو ما تا آخر دنیا میگیم نه و سعی کنه تصمیم حودتو تغیر بده
    از شوهر عمم خواستم پشتیبانم باشه چون بزرگ کل فامیل پدری بحساب میاد . ایشون هم دلشکسته'تر از بنده رفت و یک سال قهر کرد با پررم چون بهش گفته بودن توی مسایل خانوادگی دخالت نکنه
    از دوستان و زن'داداشهام خواستم صحبت کنن و یک دلیل قانع کننده بهم بدن که نتیجه نداد
    هزار و یک راه دیگه مثل مسافرت بردنشون با دوست دخترم که امسال یک هزینه سنگین متقبل شدیم و یک هفته بردیمشون گرجستان و خدا میدونه چقدر دوتایی اشک ریختیم و به پاشون افتادیم ولی هیچ اثری نداشت
    دوست گلم توی دهن 12 سال خیلی زود گذره و به چشم نمیاد اما 4400 روز میشه انصافا هر روز ما یک راه برای جلب رضایت
    میشه بگی با کدوم منطق و قانونی یک مشت غیرتی دقیقا مثل خودم میزدی دهن پسرعمتون که فکش کف خواب آسفالت بشه ؟
    یعنی الان دایی شما بگه بیا بریم بیرون و برگردیم و وسط راه این کارو بکنه باید پسرداییتون فک شمارو بتر************ه که چون زورش به پدرش نمیرسیده یا احترامشو زیر پا نذاشته
    این سوالو پرسیدم که جواب اون نظرتون رو که بالا اعلام کرده بودید رو بدم
    شما گفتید از کارهای بیهوده که هیچ تغییری در گذشته ایجاد نمیکنه دست بکشم و خوشحالم که خودتون هم مثل بنده فکر کردید من با اعذاب دادن نمیتونم گذشترو تغییر بدم " شماهم با زدن پسر عمتون که هیچ گناهی مرتکب نشده'رو مورد ضرب و شتم قرار میدی که سودی نداشت این کار شما
    هرکس از دیدگاه خود برود به قاضی
    صد هزار مرتبه برمیگردد راضی
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  50. بالا | پست 35


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    دوست عزیز من تمام راه های روی کره خاکی رو امتحان کردم و رفتم قبلا هم گفتم اما باز چند مورد مثال میزنم
    به مشاوره رفتم"جلسه سوم قرارشد جلسه چهارم با والدینم برسم خدمتشون " زمانی که گفتم باید با بنده تشزیف بیارن گفتن بهش بگو ما تا آخر دنیا میگیم نه و سعی کنه تصمیم حودتو تغیر بده
    از شوهر عمم خواستم پشتیبانم باشه چون بزرگ کل فامیل پدری بحساب میاد . ایشون هم دلشکسته'تر از بنده رفت و یک سال قهر کرد با پررم چون بهش گفته بودن توی مسایل خانوادگی دخالت نکنه
    از دوستان و زن'داداشهام خواستم صحبت کنن و یک دلیل قانع کننده بهم بدن که نتیجه نداد
    هزار و یک راه دیگه مثل مسافرت بردنشون با دوست دخترم که امسال یک هزینه سنگین متقبل شدیم و یک هفته بردیمشون گرجستان و خدا میدونه چقدر دوتایی اشک ریختیم و به پاشون افتادیم ولی هیچ اثری نداشت
    دوست گلم توی دهن 12 سال خیلی زود گذره و به چشم نمیاد اما 4400 روز میشه انصافا هر روز ما یک راه برای جلب رضایت
    میشه بگی با کدوم منطق و قانونی یک مشت غیرتی دقیقا مثل خودم میزدی دهن پسرعمتون که فکش کف خواب آسفالت بشه ؟
    یعنی الان دایی شما بگه بیا بریم بیرون و برگردیم و وسط راه این کارو بکنه باید پسرداییتون فک شمارو بتر************ه که چون زورش به پدرش نمیرسیده یا احترامشو زیر پا نذاشته
    این سوالو پرسیدم که جواب اون نظرتون رو که بالا اعلام کرده بودید رو بدم
    شما گفتید از کارهای بیهوده که هیچ تغییری در گذشته ایجاد نمیکنه دست بکشم و خوشحالم که خودتون هم مثل بنده فکر کردید من با اعذاب دادن نمیتونم گذشترو تغییر بدم " شماهم با زدن پسر عمتون که هیچ گناهی مرتکب نشده'رو مورد ضرب و شتم قرار میدی که سودی نداشت این کار شما
    هرکس از دیدگاه خود برود به قاضی
    صد هزار مرتبه برمیگردد راضی
    پسر عمه رو وقتی میزدم که قضیه رو قبول کنه اما اگه خودش کنار میرفت کاری بهش نداشتم.
    شما هم حالا رو یه مثال الکی مناقشه نکن.

    اگه خانواده دختر راضی بودن قضیه حل بوده و شما قانوناً برا ازدواج نیاز به اجازه پدر و مادرتون نداشتید.
    ویرایش توسط Experience : 08-03-2019 در ساعت 10:06 PM

  51. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    چطور منی که توی استارت تاپیک گفتم احساسی جواب بندرو ندید و با اون ضاع خراب بهتون درخواست دادم که اصلا به بخشش و این اراجیف فکر نکنید بازهم دوستان دوستان احساسی برخورد کردن و بنده هم با کمال میل و ادب بازهم ازشون تشکر کردم حداقل بابت زمانی که برای بنده گذاشتن
    حالا من با یک مثال که جوابشو کاملا به اختیار خودت گذاشتم و با جواب خودت بهت فهموندم که نقص داره نظراتت میشه منافشه
    دوست عزیز من اگر اشتباهی بکنم و متوجه اشتباهم بشم با کمال میل قبول میکنم که نشان دهنده شخصیت من باشه البته بلانسبت شما
    درضمن سری بعد خواستی درمورد پدرم و خانوادم صحبت کنی حواستو جمع کن که داری چی میگی " زدن پدر من دوتا چیز میخواد اندازه پیک'نیک که به خدا قسم ندیدم تا حالا کسی داشته باشه . هرکس میگه دارم خصوصی آدرس یا شماره بده بی'وجوداش هماهنگ نکنن برای بازدید
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  52. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    ......
    ویرایش توسط رزمریم : 08-03-2019 در ساعت 02:40 AM

  54. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    درضمن دوستان من میدونم پدرم ظالمانه زندگی منو تباه کرد و بنده هم اشتباه کردم بیش از حد احترام گذاشتم
    در اصل شاید خودم هیچوقت نبخشمش اما انقدر بی بوته نشدم هر کس و ناکس دور از جمع بخواد هرچی دلش خواست بگه
    من از عشقم گذشتم بخاطر والد بودنشون و حقی که به گردن من داشتن اما من از حقم نمیگذرم که فردا از جلوی چمشاون غیب میشم تا 7 سال دیگه
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  55. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  56. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    درضمن دوستان من میدونم پدرم ظالمانه زندگی منو تباه کرد و بنده هم اشتباه کردم بیش از حد احترام گذاشتم
    در اصل شاید خودم هیچوقت نبخشمش اما انقدر بی بوته نشدم هر کس و ناکس دور از جمع بخواد هرچی دلش خواست بگه
    من از عشقم گذشتم بخاطر والد بودنشون و حقی که به گردن من داشتن اما من از حقم نمیگذرم که فردا از جلوی چمشاون غیب میشم تا 7 سال دیگه
    کاملا حق دارین و بهترین تصمیم ممکن رو گرفتین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  57. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نمیدونم اون پست منو خوندید یا نه
    پاکش کردم چون مناسب نبود
    معذرت میخوام اگه خوندینش و آزرده شدید
    ....
    خیلی بغضم گرفت از حرفای شما
    هیچ‌چیزی بدتر از این نیست که آدم عشقشو کنار دیگری تصور کنه
    نمیدونم بگم متاسفم یا بگم ...واقعا سخته
    دل میخواد آدم تو این شرایط

  58. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    چطور منی که توی استارت تاپیک گفتم احساسی جواب بندرو ندید و با اون ضاع خراب بهتون درخواست دادم که اصلا به بخشش و این اراجیف فکر نکنید بازهم دوستان دوستان احساسی برخورد کردن و بنده هم با کمال میل و ادب بازهم ازشون تشکر کردم حداقل بابت زمانی که برای بنده گذاشتن
    حالا من با یک مثال که جوابشو کاملا به اختیار خودت گذاشتم و با جواب خودت بهت فهموندم که نقص داره نظراتت میشه منافشه
    دوست عزیز من اگر اشتباهی بکنم و متوجه اشتباهم بشم با کمال میل قبول میکنم که نشان دهنده شخصیت من باشه البته بلانسبت شما
    درضمن سری بعد خواستی درمورد پدرم و خانوادم صحبت کنی حواستو جمع کن که داری چی میگی " زدن پدر من دوتا چیز میخواد اندازه پیک'نیک که به خدا قسم ندیدم تا حالا کسی داشته باشه . هرکس میگه دارم خصوصی آدرس یا شماره بده بی'وجوداش هماهنگ نکنن برای بازدید
    نه به اون کاربران ساده لوح و احساساتی که حرف از بخشش میزدن نه به این یکی کاربر که از فرط احساساتش کتک زدن رو پیشنهاد میده!

    صدالبته انتقام عقلانی ترین مسیر ممکنه اما به همین شیوه که خودتون مدنظر دارین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  59. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    ......
    معذرت ..............
    ویرایش توسط SHERVIN"66 : 08-03-2019 در ساعت 01:26 PM
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  60. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  61. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    بله بله ؟
    من عذرخواهی کردم
    ویرایش توسط رزمریم : 08-03-2019 در ساعت 04:28 PM

  62. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    [quote=رزمریم;285892]نمیدونم اون پست منو خوندید یا نه
    پاکش کردم چون مناسب نبود
    معذرت میخوام اگه خوندینش و آزرده شدید
    ....
    خیلی بغضم گرفت از حرفای شما
    هیچ‌چیزی بدتر از این نیست که آدم عشقشو کنار دیگری تصور کنه
    نمیدونم بگم متاسفم یا بگم ...واقعا سخته
    دل میخواد آدم تو این شرایط[/quote

    خواهر گلم رز مریم اللخصوص و دیگر دوستان بندرو بخاطر تندروی و لحن بد گفتار به بزرگی خودتون ببخشید ولی انصافا بهم حق بدید که مثلا منت سر بنده میذارن بر فرض مثال منو با کتک زدن پدرم راهنمایی میکنن . اگر من ادم بیشعوری باشم و به این نظریات صد من یه غاز عمل بکنم چه عواقبی میتونه در بر داشته باشه
    آبجی گلم مادر عروسو به بزرگی خودت ببخش ولی قول میدم عروس شدی انشالاه از خجالتت در بیام و همینجا توی جمع اعلام میکنم برای اینکه اشتباه امشبمو ببخشی هرکاری میکنم شما فقط امر کن
    بابت هم دردی خواهرانتون هم یک دنیا تشکر
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  63. 2 کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  64. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    [quote=shervin"66;285896]
    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    نمیدونم اون پست منو خوندید یا نه
    پاکش کردم چون مناسب نبود
    معذرت میخوام اگه خوندینش و آزرده شدید
    ....
    خیلی بغضم گرفت از حرفای شما
    هیچ‌چیزی بدتر از این نیست که آدم عشقشو کنار دیگری تصور کنه
    نمیدونم بگم متاسفم یا بگم ...واقعا سخته
    دل میخواد آدم تو این شرایط[/quote

    خواهر گلم رز مریم اللخصوص و دیگر دوستان بندرو بخاطر تندروی و لحن بد گفتار به بزرگی خودتون ببخشید ولی انصافا بهم حق بدید که مثلا منت سر بنده میذارن بر فرض مثال منو با کتک زدن پدرم راهنمایی میکنن . اگر من ادم بیشعوری باشم و به این نظریات صد من یه غاز عمل بکنم چه عواقبی میتونه در بر داشته باشه
    آبجی گلم مادر عروسو به بزرگی خودت ببخش ولی قول میدم عروس شدی انشالاه از خجالتت در بیام و همینجا توی جمع اعلام میکنم برای اینکه اشتباه امشبمو ببخشی هرکاری میکنم شما فقط امر کن
    بابت هم دردی خواهرانتون هم یک دنیا تشکر
    آقای امجد بزرگ
    نیازی به عذرخواهی شما نیست
    من حرفم رو درست بیان نکردم شاید چون درست نخوندم! و مجددا میگم متاسفم!
    شما رو درک میکنم و بهتون حق میدم آشفته و پریشون بشید!
    با اینحال فکر میکنم پدر و مادرتون هم نگرانی‌های خودشون رو داشتن! و اونطور که دوستان با قساوت حرف زدن لایق هیچ پدر و مادری نیست!
    از اینکه خوندم شما حرمت والدینتون رو نگه داشتید خوشحال شدم
    الانم اگر میخواید ترکشون کنین با احترام ازشون جدا شید
    مطمئنم خداوند پاداش شما رو میده! فقط همه‌چیز رو بسپارید به خودش!
    من ازش معجزه دیدم، حتما شما هم میبینید.
    ویرایش توسط رزمریم : 08-03-2019 در ساعت 03:59 AM

  65. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    نمیدونم اون پست منو خوندید یا نه
    پاکش کردم چون مناسب نبود
    معذرت میخوام اگه خوندینش و آزرده شدید
    ....
    خیلی بغضم گرفت از حرفای شما
    هیچ‌چیزی بدتر از این نیست که آدم عشقشو کنار دیگری تصور کنه
    نمیدونم بگم متاسفم یا بگم ...واقعا سخته
    دل میخواد آدم تو این شرایط

    عزیزمی خواهر من بازم ببخشید تروخدا . ما خودت دیدی دیگه چجوری منو راهنمایی کردن با کتک زدن پدرم
    بعد امضا میزارن یا من اسمهو دوا
    والاه بلاه من جا نماز آب نمیکشم از دین هم همیشه گفتم هیچی بارم نیست با اینکه 27 سالگی رفت مکه بازم میگم هیچ موقع تظاهر نکردم چون هر غلطی دلم خواسته کردم
    نمیدونم کجای قران کجای مفاتیح کجای صحیفه کجای نهجالبلاقه نقل شده که اگر پدر مادر حد و حدود اختیارات خودشو ندونست و مرتکب اشتباهی شد باید کتکش زد
    خواهر من شما بگو چی بگم
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  66. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SHERVIN"66 نمایش پست ها
    عزیزمی خواهر من بازم ببخشید تروخدا . ما خودت دیدی دیگه چجوری منو راهنمایی کردن با کتک زدن پدرم
    بعد امضا میزارن یا من اسمهو دوا
    والاه بلاه من جا نماز آب نمیکشم از دین هم همیشه گفتم هیچی بارم نیست با اینکه 27 سالگی رفت مکه بازم میگم هیچ موقع تظاهر نکردم چون هر غلطی دلم خواسته کردم
    نمیدونم کجای قران کجای مفاتیح کجای صحیفه کجای نهجالبلاقه نقل شده که اگر پدر مادر حد و حدود اختیارات خودشو ندونست و مرتکب اشتباهی شد باید کتکش زد
    خواهر من شما بگو چی بگم
    بله میدونم برای شما ناراحت کننده هست
    اینجا دنیای مجازیه و هرکسی میتونه پست بذاره
    شما تصمیم بگیرید به کدومش اهمیت بدید و کدومش رو نادیده بگیرید

  67. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نمیدونم والا بگم یا نه ولی میترسم اندفعه بگن اعدامشون کنم
    فردا ظهر میرم بهشت زهرا برای خداحافظی از عزیزجون و آقاجونم و بعدش هم یکسر به یه عزیز دل بزنم و برم فرودگاه
    بخاطر این چند شبه قبل شروع کردم به بستن چمدون و جمع کردن لوازم حساس اتاقم و بسته بندی
    لباسهایی که برای بچهای آیندمون خریده بودیمو همرو دادم به یک خیریه
    میگم چون درد شده کنج دلم و هرکاری میکنم از دلم بیرون نمیره
    خلاصه ساعت 2 بود بسته هارو بردم انباری و چمدونمو آوردم گذاشتم بیرون اتاق که لوازم صوتی اتاقو راحت بتونم بذارم توی کارتونهاش . پدرم تا این وضعیتو دید ختم صبحو ربط داد به اعصاب خوردی و دست مادرمو گرفت رفت شمال که لحظه خداحافظی هم چشم تو چشم نشیم
    واقعا دیگه نمیدونم از چی بگم که دو روزه دوست دخترم از خونه شوهرش زده بیرون و تا الان هیچ اطلاعی ازش نداره هیچکس " نه خودش نه ماشین شوهرش هنوز پیدا نشده
    کجای دل خونمو باز کنم که دردش بزنه بیرون بابا بخدا خسته شدم و دیگه نمیخوام کسی هم باهام ابراز همدردی بکنه یا راهنماییم کنه که بدتر داغون بشم
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  68. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41329
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    155
    تشکر شده 112 بار در 90 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    بازهم بابت همراهی تمامی دوستان و نظرات تک تک دوستان ازشون سپاسگذارم
    من که رفتم و دیگه این تاپیک برام مهم نیست دیگه
    اما مرده و حرفش
    بخدا حاضرم هرکس میخواد منو ببینه اصلا به رفتن من فکر نکنه و هرموقع هرجا دوست داشت بگه تک و تنها میرم به جون همون بابام که جون و عمرمه هنوزم
    امضای ایشان

    خدایا چون نوشتی سرنوشتم
    که بخت از من رمید ازبس که زشتم
    زبانم لال اگر خط تو بد بود
    تو میگفتی خود من مینوشتم
    کارو (نامه'های سرگردان)

  69. کاربران زیر از SHERVIN"66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  70. بالا | پست 50


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چگونه والدینمو بخاطر اشتباه خیلی بزرگی که مرتکب شدن ببخشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    رامونا جان روش من در جامعه و برخورد با افرادی که بدی و ظلم میکنن تا حدی شبیه شماست و یا بهتره بگم‌ نقطه مشترکمون اینه که بعضیا رو که کلام سخیف و دون شان دارن با بی محلی تنبیه میکنیم
    اینو منم موافقم و خود همون بی محلی(ادم حساب نکردن طرف) یجور انتقامه یا میشه گفت یجور رفتار تنبیهی
    مهم اینه که اگه بعدا اون ادم بی شان و شخصیت اومد به منو شما رجوع کرد دیگه اهمیتی بش‌ نخواهیم داد و محلی براش قایل نمیشیم

    درمجموع بله!
    ما اولین مسیری که انتخاب میکنیم انتقامه
    به این دلیل که بخششهای پی در پی ،طرف مقابل رو دچار سوءبرداشت میکنه که همواره میتونه اشتباهاتشو تکرار کنه چون همواره بخشیده میشه

    پدرمادر حتی اگه غیرقابل تکرار باشن و حتی اگه ته دلشون بدخواه فرزندشون نباشن بازم اگه بخاطر اشتباهاتشون تنبیه شایسته ای بر اونا صورت نگیره دچار همون سوءبرداشتی میشن که توضیح دادم

    تک بودن و غیرقابل تکرار بودن دلیل بر این نیست که بخوان با خطاهای بزرگشون زندگی فرزندشونو نابود کنن

    خیلی وقتا پیشامد کرده کسی از روی خیرخواهی(به خیال خودش) زندگی چندتا نسل رو نابود کرده
    بقول معروف:
    دشمن دانا بلندت میکند
    بر زمینت میزند نادان دوست
    روشمون مشابهه اما نگاه و تعریف من و شما نسبت به این موضوع متفاوته.
    شما به طور پیش فرض با انجام انتقام نسبت به کسی که رفتار اشتباهی داره جلو میرید.
    حتی بی محلی رو به هدف انتقام انجام میدید، پشت هر رفتاری نسبت به اون شخص مقصود انتقام جویانه دارید.
    اما من مثلا همین بی محلی رو به هدف انتقام که همون کیفر دادن یا تلافی کردن اون شخص هست،انجام نمیدم.

    هدفم دوری از اون شخص و آرامشیه که لایق خودم میدونم نه اینکه به خاطر تنبیه یا انتقام انجامش بدم!

    ما وقتی کسی رو تنبیه میکنیم درواقع داریم براش وقت میزاریم، توجه صرفش میکنیم تا به اشتباهش پی ببره،

    اما گاهی اوقات من حتی لزومی نمیبینم توجه و انرژیمو برای اون شخص استفاده کنم، چون اونو لایق نمیدونم.
    ترجیح میدم با فاصله گرفتن و هدر ندادن انرژیم مسیر خودمو برم.

    این حرفتون هم درسته که پدر و مادر باید متوجه اشتباهشون بشن تا حتی ناخواسته باعث نابودی زندگی فرزندشون نشن.

    اما در مورد پدر و مادر به دلیل همون تک بودن و عزیز و محترم بودنشون که قبلا هم عرض کردم شخصا به هیچ وجه اصطلاح و عمل تنبیه یا انتقام رو در موردشون صحیح نمیدونم.
    تذکر و توجه به اشتباهشون بهترین رفتار هست از نظر من.

    البته من جای استارتر نیستم و نمیتونم شرایط ایشونو قضاوت کنم،
    مواردی که توضیح دادم طبق نظر و تجربه شخصی خودم هست.

  71. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد